ايران ارمنیون: نسخهئون ِفرق
گوسترش |
گوسترش |
||
بند ۱: | بند ۱: | ||
به علت حجم خله اینتا مقاله برگردون کم کم انجام گیرنه.کسی اگر برگردون هکنه خله سپاسگوزارمی. |
|||
{{Sidebar with collapsible lists |
{{Sidebar with collapsible lists |
||
| name = ارمنیهای ایران |
| name = ارمنیهای ایران |
||
بند ۱۴۳: | بند ۱۴۵: | ||
در مدرسه ارمنیان بوشهر در سال ۱۹۰۷م زبانهای فارسی، انگلیسی، ارمنی تدریس میشد. |
در مدرسه ارمنیان بوشهر در سال ۱۹۰۷م زبانهای فارسی، انگلیسی، ارمنی تدریس میشد. |
||
[[پرونده:Chelave armenians.jpg|بندانگشتی|200px| |
[[پرونده:Chelave armenians.jpg|بندانگشتی|200px|ارمنیون روستای چلاوه در دوره ناصرالدین شاه]] |
||
[[پرونده:Նոր Ջուղայի տարազ.jpg|بندانگشتی|200px|لباس سنتی زنان ارمنی در جلفای نو]] |
[[پرونده:Նոր Ջուղայի տարազ.jpg|بندانگشتی|200px|لباس سنتی زنان ارمنی در جلفای نو]] |
||
[[پرونده:Qajar Armenian Women.jpg|بندانگشتی|200px|زنان ارمنی در دوران [[ |
[[پرونده:Qajar Armenian Women.jpg|بندانگشتی|200px|زنان ارمنی در دوران [[قاجاریون]]]] |
||
[[پرونده:Չահարմահալի տարազ.jpg|بندانگشتی|200px|لباس سنتی زنان ارمنی در چهارمحال]] |
[[پرونده:Չահարմահալի տարազ.jpg|بندانگشتی|200px|لباس سنتی زنان ارمنی در چهارمحال]] |
||
بند ۱۹۸: | بند ۲۰۰: | ||
در نخستین سالهای سلطنت قاجار، ارمنیان تهران در دو ناحیه از شهر مستقر شده بودند، یک گروه در [[دروازههای تهران|دروازه شاه عبدالعظیم]] و گروه دیگر در محله دروازه قزوین (حوالی میدان وحدت اسلامی کنونی) ظاهرا" [[آقامحمدخان قاجار]] هشت خانوار از ارمنیانی را که در قره باغ اسیر کرده بود به تهران آورده و در محله دروازه قزوین سکونت داد. این چند خانواده با اجازه شاه، در سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵م کلیسایی به نام گئورک مقدس در آن محله برای خود ساختند.<ref>آلمار هوسپیان، نگاهی به زندگی ارمنیان تهران در گذشته نزدیک، سالنامه رافی، جلد اول،1969م، ص 267</ref> |
در نخستین سالهای سلطنت قاجار، ارمنیان تهران در دو ناحیه از شهر مستقر شده بودند، یک گروه در [[دروازههای تهران|دروازه شاه عبدالعظیم]] و گروه دیگر در محله دروازه قزوین (حوالی میدان وحدت اسلامی کنونی) ظاهرا" [[آقامحمدخان قاجار]] هشت خانوار از ارمنیانی را که در قره باغ اسیر کرده بود به تهران آورده و در محله دروازه قزوین سکونت داد. این چند خانواده با اجازه شاه، در سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵م کلیسایی به نام گئورک مقدس در آن محله برای خود ساختند.<ref>آلمار هوسپیان، نگاهی به زندگی ارمنیان تهران در گذشته نزدیک، سالنامه رافی، جلد اول،1969م، ص 267</ref> |
||
[[پرونده:Saint Mary Park in Tehran 2011.jpg|بندانگشتی|200px| |
[[پرونده:Saint Mary Park in Tehran 2011.jpg|بندانگشتی|200px|مقدس مریم پارک ]] |
||
شمار ارمنیان تهران در دوره قاجار به شرح زیر است: |
شمار ارمنیان تهران در دوره قاجار به شرح زیر است: |
||
* ۱۸۴۹م ۳۱۰نفر |
* ۱۸۴۹م ۳۱۰نفر |
||
بند ۲۱۸: | بند ۲۲۰: | ||
== نقش سیاسی ارمنیان – برخی چهرههای سیاسی – نظامی و اجتماعی ارمنیان == |
== نقش سیاسی ارمنیان – برخی چهرههای سیاسی – نظامی و اجتماعی ارمنیان == |
||
[[پرونده:یپرم خان و سردار اسعد از |
[[پرونده:یپرم خان و سردار اسعد از فاتحون تهران.jpg|بندانگشتی|250px|چپ|یپرم خان ارمنی و جعفر قلی سردار اسعد بختیاری در لباس رزم به اتفاق گروهی از مجاهدین مسلح ارمنی و بختیاری.]] |
||
* [[میرزا ملکمخان]] ناظم الدوله |
* [[میرزا ملکمخان]] ناظم الدوله |
||
* [[هوهانس خان ماسحیان]] (آوانس خان مساعد السلطنه) |
* [[هوهانس خان ماسحیان]] (آوانس خان مساعد السلطنه) |
||
بند ۲۸۳: | بند ۲۸۵: | ||
امیرکبیر در شوال ۱۲۶۶ه. ق اختیارنامهای به جان داودخان داد که در قسمتی از اختیارنامه چنین نوشته است: |
امیرکبیر در شوال ۱۲۶۶ه. ق اختیارنامهای به جان داودخان داد که در قسمتی از اختیارنامه چنین نوشته است: |
||
[[پرونده: Darolfonun WikiFa 1.jpg|بندانگشتی|چپ|250px| نمای سمت ورودی |
[[پرونده: Darolfonun WikiFa 1.jpg|بندانگشتی|چپ|250px| نمای سمت ورودی ساختمون دارالفنون پس از بازسازی کلی سال ۱۳۸۹دله]] |
||
«عالی جاه فطانت و ذکاوت همراه زیده المسیحین مسیوجان داود مترجم اول دولت علّیه ایران را مرقوم میشود که چون برای مکتبخانه پادشاهی که در مقر خلافت باهره بنیان شده است، شش معلم که کمال مهارت و وقوف داشته باشند و از قرار بتفصیل؛ معلم نظام پیاده یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم هندسه یک نفر، معلم علم معدن یک نفر، معلم توپخانه یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر ضرور و در کار است، لهذا آن عالیجناب از جانب شرافت جوانب اولیای دولت علّیه مأمور و مرخص است که به مملکت شما (اتریش) و پروس رفته، معلمهای مزبور را از قرار تفصیل فوق تا مدت پنج تا شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن نوشته به آنها داده هر قراری که عالی جاه به آنها بدهد در نزد اولیا دولت ابدمدت مقبول و ممضی است. |
«عالی جاه فطانت و ذکاوت همراه زیده المسیحین مسیوجان داود مترجم اول دولت علّیه ایران را مرقوم میشود که چون برای مکتبخانه پادشاهی که در مقر خلافت باهره بنیان شده است، شش معلم که کمال مهارت و وقوف داشته باشند و از قرار بتفصیل؛ معلم نظام پیاده یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم هندسه یک نفر، معلم علم معدن یک نفر، معلم توپخانه یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر ضرور و در کار است، لهذا آن عالیجناب از جانب شرافت جوانب اولیای دولت علّیه مأمور و مرخص است که به مملکت شما (اتریش) و پروس رفته، معلمهای مزبور را از قرار تفصیل فوق تا مدت پنج تا شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن نوشته به آنها داده هر قراری که عالی جاه به آنها بدهد در نزد اولیا دولت ابدمدت مقبول و ممضی است. |
||
بند ۳۸۷: | بند ۳۸۹: | ||
== ورزش == |
== ورزش == |
||
در تهران ورزشهای جدید از مدارس شروع شدهاند که در این امر مرحوم ''بابکن مگردچیان'' در کالج سابق آمریکایی و [[دبیرستان البرز]] سهم به سزایی داشته است. رشتههای نوین بسیار سریع در مدارس متداول شد و مسابقات بین مدارس ترتیب داده شد. در این مسابقات مدارس ارامنه تهران نیز فعال بودند با مربیان و معلمین مانند ''سروژ صفریان'' و ''بابکن یغیازاریان''. |
در تهران ورزشهای جدید از مدارس شروع شدهاند که در این امر مرحوم ''بابکن مگردچیان'' در کالج سابق آمریکایی و [[دبیرستان البرز]] سهم به سزایی داشته است. رشتههای نوین بسیار سریع در مدارس متداول شد و مسابقات بین مدارس ترتیب داده شد. در این مسابقات مدارس ارامنه تهران نیز فعال بودند با مربیان و معلمین مانند ''سروژ صفریان'' و ''بابکن یغیازاریان''. |
||
[[پرونده:بسکتبال زنان ارمنی.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|تیم بسکتبال بانوان ارامنه جلفای اصفهان |
[[پرونده:بسکتبال زنان ارمنی.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|تیم بسکتبال بانوان ارامنه جلفای اصفهان سال ۱۳۰۲خورشیدی دله]] |
||
ارامنه تهران باشگاه (دورک آنگق) را بنیان نهادند و سپس چند باشگاه فرهنگی و ورزشی نیز تاسیس شدند. از ادغام پنج باشگاه فرهنگی در سال ۱۹۴۴م ''باشگاه فرهنگی نوجوانان ارمنی'' تاسیس شد. این باشگاه به ''باشگاه جوانان ارمنی'' تغییر نام داد که بعدا" به ''باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات'' تبدیل شد. |
ارامنه تهران باشگاه (دورک آنگق) را بنیان نهادند و سپس چند باشگاه فرهنگی و ورزشی نیز تاسیس شدند. از ادغام پنج باشگاه فرهنگی در سال ۱۹۴۴م ''باشگاه فرهنگی نوجوانان ارمنی'' تاسیس شد. این باشگاه به ''باشگاه جوانان ارمنی'' تغییر نام داد که بعدا" به ''باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات'' تبدیل شد. |
||
بند ۵۱۵: | بند ۵۱۷: | ||
'''هنر نقاشی و گرافیست''' |
'''هنر نقاشی و گرافیست''' |
||
[[پرونده:Zahrabian.jpg|بندانگشتی|200px|چپ|[[ادوارد زهرابیان]] طراح |
[[پرونده:Zahrabian.jpg|بندانگشتی|200px|چپ|[[ادوارد زهرابیان]] طراح نشون هواپیمایی ملی ایران]] |
||
''سرژ آواکیان'' (ولادت۱۳۱۷ش) گرافیست، نقاش و پایهگذار زیر مجموعههای جدید رشتهٔ گرافیک در ایران مانند طراحی حروف [[گرافیک]] تلویزیونی و چاپ گرافیک، در تبریز به دنیا آمد. |
''سرژ آواکیان'' (ولادت۱۳۱۷ش) گرافیست، نقاش و پایهگذار زیر مجموعههای جدید رشتهٔ گرافیک در ایران مانند طراحی حروف [[گرافیک]] تلویزیونی و چاپ گرافیک، در تبریز به دنیا آمد. |
||
بند ۵۵۳: | بند ۵۵۵: | ||
[[امانوئل ملیک اصلانیان]] و [[لوریس چکناوریان]] و [[روبن گریگوریان]] و ''ژورا میناسیان'' و غیره قابل ذکرند. |
[[امانوئل ملیک اصلانیان]] و [[لوریس چکناوریان]] و [[روبن گریگوریان]] و ''ژورا میناسیان'' و غیره قابل ذکرند. |
||
[[پرونده:اوانس اوگانیانس.jpg|بندانگشتی|160px|چپ|[[اوانس اوگانیانس]] اولین |
[[پرونده:اوانس اوگانیانس.jpg|بندانگشتی|160px|چپ|[[اوانس اوگانیانس]] اولین کارگردون سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسه بازیگری ایران دله هسه.]] |
||
'''هنر تئاتر''' |
'''هنر تئاتر''' |
||
بند ۵۷۶: | بند ۵۷۸: | ||
از دیگر مهندس معمار میتوان به ''اوژن آفتاندلیانس''(۱۲۹۲-۱۳۷۶ش) نام برد. |
از دیگر مهندس معمار میتوان به ''اوژن آفتاندلیانس''(۱۲۹۲-۱۳۷۶ش) نام برد. |
||
«که در تبریز متولد شد و تحصیلات عالی در رشته معماری از مدرسه هنرهای زیبای [[پاریس]] داشت.» |
«که در تبریز متولد شد و تحصیلات عالی در رشته معماری از مدرسه هنرهای زیبای [[پاریس]] داشت.» |
||
[[پرونده:Ալենուշ Տէրեան.jpg|بندانگشتی|160px|چپ|[[آلینوش |
[[پرونده:Ալենուշ Տէրեան.jpg|بندانگشتی|160px|چپ|[[آلینوش تریان]] «مار نجوم» و «بانوی اختر فیزیک ایران» ]] |
||
و آثار او: |
و آثار او: |
||
بند ۶۳۳: | بند ۶۳۵: | ||
* گغاسر (هنر دوست) ۱۹۱۹م ماهنامه ادبی و هنری دانش آموزان مدارس ارمنیان تبریز سردبیر موشق هوهانسیان |
* گغاسر (هنر دوست) ۱۹۱۹م ماهنامه ادبی و هنری دانش آموزان مدارس ارمنیان تبریز سردبیر موشق هوهانسیان |
||
== نظام کلیسایی |
== نظام کلیسایی ارمنیون ایران و نقش اون == |
||
[[کلیسا]] در زندگی ارمنیان نقش بسیار مهمی دارد. همه مراسم مذهبی ارمنیان، از روز تولد تا مرگ، در کلیسا برگزار میشود. در همه ادوار پس از اینکه ارمنیان در محلی استقرار مییافتند، نخست کلیسایی میساختند و به دنبال آن برای آموزش دانش آموزان کلاس درس دایر میکردند. |
[[کلیسا]] در زندگی ارمنیان نقش بسیار مهمی دارد. همه مراسم مذهبی ارمنیان، از روز تولد تا مرگ، در کلیسا برگزار میشود. در همه ادوار پس از اینکه ارمنیان در محلی استقرار مییافتند، نخست کلیسایی میساختند و به دنبال آن برای آموزش دانش آموزان کلاس درس دایر میکردند. |
||
بند ۶۷۸: | بند ۶۸۰: | ||
* [[ارمنیها در جنگ ایران و عراق]] |
* [[ارمنیها در جنگ ایران و عراق]] |
||
* [[جماعت ارمنیان پراکنده]] |
* [[جماعت ارمنیان پراکنده]] |
||
* [[مسابقات ورزشی سراسری |
* [[مسابقات ورزشی سراسری ارمنیون ایران (المپیک ارمنیون)]] |
||
* [[پیشینه صنعت چاپ در ایران]] |
* [[پیشینه صنعت چاپ در ایران]] |
||
بند ۶۸۸: | بند ۶۹۰: | ||
* دیپلماتهای ارمنی در دوران قاجار، نویسنده: دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۳۹ - سال دهم - بهار 1386 [http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=D23482FA-2F5F-4B84-AD29-6D8422D6D3B5] |
* دیپلماتهای ارمنی در دوران قاجار، نویسنده: دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۳۹ - سال دهم - بهار 1386 [http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=D23482FA-2F5F-4B84-AD29-6D8422D6D3B5] |
||
* دائرةالمعارف بزرگ ارمنی، ایروان ۱۹۷۸ |
* دائرةالمعارف بزرگ ارمنی، ایروان ۱۹۷۸ |
||
* |
* ارمنیون ایران، نازار گورویانس، تهران ۱۹۶۸ |
||
* مهاجرنشینهای ارمنی امروز، س. گاسپاریان، ایروان ۱۹۶۲ |
* مهاجرنشینهای ارمنی امروز، س. گاسپاریان، ایروان ۱۹۶۲ |
||
* تاریخ مختصر مهاجرنشینهای ارمنی، دو جلد آ. آبراهامیان، ایروان ۱۹۶۴-۶۷ |
* تاریخ مختصر مهاجرنشینهای ارمنی، دو جلد آ. آبراهامیان، ایروان ۱۹۶۴-۶۷ |
دچییهئونی که ۳۰ جـون ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۱۱ جا دکتنه
به علت حجم خله اینتا مقاله برگردون کم کم انجام گیرنه.کسی اگر برگردون هکنه خله سپاسگوزارمی.
ارمنیهای ایران | ||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| ||||||||||||||||
اتتا خله از شهرهای آذربایجان از دیرباز ارمنی نشین بینه. وجود یکصد و هشتاد و هفت کلیسا و دیرِ ارمنی در نقاط موختلف آذربایجان، مانند کلیسای تاتووس مقدس در ماکو (سده هفتم میلادی)، استپانوس مقدس در جلفای ارس (سده نهم میلادی)، سورپ سرکیس در خوی (سده دوازدهم میلادی)، موژومبار در نزدیکی تبریز (سده دوازدهم میلادی) نشانههایی از حضور ارمنیان اینتا منطقه دله هسسه.
سالها پیش از اونکه شاه عباس بزرگ یا گت شاه عباس، ارمنیون ره به داخل فلات ایران کوچ هده، بازرگانون ارمنی از راه شیراز و بندرعباس با هندوستان داد و ستد داشتنه. هایگ عجیمیان، محقق نام آشنای ارمنی، شش دهه پیش در گورستون ارمنیون شیراز در باباکوهی (کوه)، سنگ مزارهایی از ارمنیون پیدا هکرده که تاریخ ۱۵۵۰م داشتنه. اینتا امر نشون دنه که حداقل پنجاه سال پیش از گت مهاجرت ارمنیون بازرگانون ارمنی شیراز دله موستقر بینه و کلیسا و خانههایی داشتنه.
درسال ۹۹۹ هجری قمری، به موجب پیمان منعقده میان نمایندگان شاه عباس صفوی و سلطان مراد سوم خلیفه عثمانی، تبریز، باختر ایران و ارمنستان، شکی، شروان، گرجستان و قره باغ تحت سیطره دولت عثمانی درآمد. درسال ۱۰۱۳ هجری قمری شاه عباس بخش اعظمی از آذربایجان، ارمنستان و قره باغ را از عثمانیان بازپس گرفت ولی بمحض اطلاع از حرکت سردار عثمانی از شروان بسوی قارص، ساحل جنوبی رودخانه ارس عقب نشینی کرد و دستور داد ارمنیانی که در مسیر حرکت سپاهیان عثمانی اسکان داشتند، خانه و کاشانه خود را رها و به این منطقه کوچانده شوند. طبق فرمان شاه عباس ارمنیان جلفای نخجوان به اصفهان کوچانده و ابتدا در شمسآباد اصفهان سکنی گزیدند و به مرور زمان جلفای اصفهان را بنا نهادند.
البته شایان ذکر است که مسئله کوچ ارمنیان به اصفهان امر سادهای نبود. در حدود سیصد و پنجاه هزار تن از ارمنیان به زور شمشیر سربازان قزلباش خانه و مأوای خود را رها و بسوی کشور ایران به حرکت در آمدند. از آنجائیکه هیچ پل و گذرگاه مطمئنی روی رودخانه ارس نبود حدود سیصد هزار تن جان خود را از دست دادند و پنجاه هزار تن از ارمنیان که جان سالم بدر برده بودند به دستور شاه عباس به اصفهان کوچانیده شدند و حتی افرادی بودند که درشهرهای استانهای گیلان و مازندران و یا در شیراز اسکان یافتند به علت ناسازگاری اوضاع اقلیمی گیلان با طبیعت ارمنیان تعدادبسیاری از ارمنیان گیلان مردند. ارمنیان مازندران بیشتر در فرح آباد سکونت گزیدند.
ارمنیان ساکن در نواحی روستائی به کشاورزی، دامداری و باغداری و ارمنیان جلفا به داد و ستد اشتغال یافتند. بموجب اعتماد خاصی که شاه عباس به تجار ارمنی داشت آنان را جهت صدور ابریشم که دراختیار خود شاه بود به خدمت گرفت. پس از درگذشت شاه عباس اوضاع ارمنیان دگرگون شد. جانشینان شاه عباس به آزار و اذیت تجار ارمنی پرداختند و مالیاتهای بسیار سنگینی به دارائیهای آنان بستند.
در دوران حکومت نادرشاه هم ارمنیان از شرایط مساعدی بهرهمند نبودند، بعنوان مثال، ناچار بودند سالیانه ۶۰۵۰۰ نادری به حکومت غرامت بپردازند و بدین ترتیب بدنبال اعمال ناشایست عمال نادرشاه برخی از ارمنیان به هندوستان، هندوچین و جاوه مهاجرت کردند. در برخی از نواحی ایران، ارمنیان حق نداشتند سواره وارد شهر شوند و فقط میتوانستند به مشاغلی چون زرگری، نجاری، تجارت و تهیه شراب اشتغال یابند.[۱]
در دوران قاجار تحول قابل ملاحظهای در اوضاع ارمنیان ایران حادث شد و به تعاقب خدمات ارزنده آنان در دوران مشروطیت، آنان سرانجام حقوق یک شهروند ایرانی که سالها از آن محروم بودند را یافتند.
از اوایل سده هجدهم میلادی تعدادی از ارمنیان در بندر بوشهر ساکن بودند و تجارت میکردند. در ماه می سال ۱۷۱۱ میلادی هانری مارتین، کشیش و مترجم انجیل به زبان فارسی، در بندر بوشهر از کشتی پیاده شد.
او مینویسد: «به خانه یک خانواده ارمنی مقیم بوشهر رفتم و روز یکشنبه در کلیسای ارمنیان در مراسم مذهبی که به وسیله یک کشیش انجام پذیرفت شرکت کردم.»
ارمنیان بوشهر در سال ۱۸۲۵م مدرسهای دایر کردند که دانش آموزان بوشهر را ۲۰ خانواده ذکر کرده است. خوجا هاروتیون، یکی از بازرگانان ارمنی ثروتمند بوشهر، باغی وسیع داشت که انواع مرکبات و گلهای زیبا ایرانی و هندی در آن کاشته بود.
کلیسای بوشهر در سال ۱۷۷۳م بازسازی شد و در سال ۱۸۱۹م به جای کلیسای قبلی کلیسای دیگری ساختند که بسیار شبیه کلیسای شیراز بود. در مدرسه ارمنیان بوشهر در سال ۱۹۰۷م زبانهای فارسی، انگلیسی، ارمنی تدریس میشد.
از زمان ورود ارمنیان به شهر قزوین آگاهی دقیقی در دست نیست. بر پایه پژوهشهای ایرانیان و علاقه مندان ارمنی، با بهرهگیری از پارهای تألیفات و اسناد و مدارک بایگانیهای مختلف، دستاوردهای اندکی فراهم شده است.
نخستین آگاهی از کوچ ارمنیان به قزوین را در سال۱۶۰۵ م(۱۰۱۴ق) نوشتهاند.[۲] در سفرنامهٔ برادران شرلی نیز آمده است که در ۲۳ ژوئیهٔ ۱۶۳۸ م (ربیع الاول۱۰۴۸ ق) سفیر یا فرستادهٔ دولت انگلیس به نام سِر دِر مرکتن[۳] در قزوین فوت کرده و او را در گورستان ارمنیان شهر به خاک سپردهاند و (ارامنه با کشیش خود در این امر هیئت انگلیسی را معاونت کردهاند).[۴]
شاردن فرانسوی در سال۱۶۷۴ م (۱۰۸۵ق) در دوره پادشاهی شاه سلیمان صفوی از قزوین دیدن کرده و ارمنیان شهر را چهل خانواده نوشته است.[۵]
جهانگرد دیگر اروپایی به نام کرنی لوبروئن[۶] در سفرنامهٔ خود آورده است:۱۷۰۷م
(ارمنیان در این شهر زندگی میکنند و دارای یک نمازخانه (شاپل) هستند که از دور شبیه کبوتردان [کبوترخانه] است.)[۷]
بدین سان روشن است که از سال ۱۶۰۵ م (۱۰۱۴ق) از زمان کوچ ارمنیان به قزوین تا سال۱۷۰۷ م(۱۱۱۹ق)، شهر قزوین یک قرن پذیرای مهاجران ارمنی بوده است و این مهاجران مسیحی در شهر شیعی ـ اسلامی قزوین، به گونهٔ یک اقلیت دینی دارای محله و اماکن زندگی و کلیسا و گورستان ویژه بوده و با داشتن مشاغل و حرفههایی چند، در آرامش زندگی کرده و فرزندانشان نیز از آموزشهای قومی، دینی و زبانی برخوردار شدهاند.
مورخان ایرانی نیز بر این قول بودهاند که (ارامنه ظاهراً از زمان شاه عباس کبیر به قزوین آمدهاند)[۸]و سال بنای کلیسای قزوین به نام کلیسای هریپسیمه مقدس را سال ۱۶۷۶ م (۱۰۸۷ق) تشخیص دادهاند.
نقش بازرگانی ارمنیان قزوین بسیار چشم گیر بوده، در دورهٔ ناصری، هارتون تومانیانس و برادرش در قزوین تجارتخانه و صرافی داشتند و با روسها و بانک استقراضی نیز در ارتباط بودند. آرامیان و بدل آرزومانیان هم که از بازرگانان بنام بودند، در قزوین دفتر و دستگاه داشتند.[۹]
در کتاب سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین آورده است:
«دههٔ آخر قرن نوزدهم معرف دوران فعالیت قابل توجه ارامنه در قزوین است. در این دهه تنی چند از بازرگانان ارمنی نقش مؤثری در داد و ستدهای بازرگانی، به ویژه با روسیه، برعهده داشتهاند. تجارتخانههای برادران تومانیان[تومانیانس] آرارات، برادران برخورداریان (سیمون و میکائیل خان) و برادران آرزومیان به کار صادرات خشکبار و وارد کردن پارچه و ظرفهای چینی میپرداختند.
آدریس خان ملقب به (تاجر باشی)، سهراب خان، هاکوپ خان و کاراپت خان نیز از جمله بازرگانان مشهور ارمنی ساکن قزوین بودند. نامههای متعددی با مهر برجسته از شرکت تجارتی برادران تومانیان [تومانیانس] در آرشیو کلیسای وانک وجود دارد.»[۱۰]
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۶، رهبری اتحاد شوروی برنامهای تصویب کرد برای تشویق و سازماندهی مهاجرت انبوه ارامنه کشورهای مختلف جهان به ارمنستان. این برنامه به طور طبیعی شامل ارامنه ایران هم میشد. بین دولت وقت ایران و شوروی توافق به عمل آمد تا طبق برنامهریزی معین ارامنه از مناطق روستایی و شهری کشور به ارمنستان مهاجرت کنند.
طبق آمار گوناگون حدود بیست هزار نفر از ارامنه ایران در سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۴۸ به ارمنستان مهاجرت کردند. در مناطق روستایی بیشترین مهاجرت از روستاهای فریدن صورت گرفت و سپس از روستاهای ارمنی نشین چهارمحال. از شهرهای تبریز، تهران، اراک، قزوین، همدان و اصفهان نیز گروههایی به ارمنستان رفتند.
کمیتههای مخصوص نرگاقت در تهران و شهرها تشکیل شد که از روستاییان ثبت نام میکردند، آنها را با کامیون به تهران میآوردند و از آن جا از طریق جلفای قدیم با قطار یا از طریق انزلی-باکو با کشتی راهی ارمنستان میکردند. این رویداد که در زندگی ارامنه ایران نقش مهمی داشته است.
در ۱۹۰۲ ارمنیان ایران در سیزده شهر، ۱۲۱ روستا زندگی میکردند و دارای ۵۳ مدرسه بودند که برخی از آنها مختلط بود. ارمنیان در سراسر ایران زمین ۱۸۷ کلیسا، ۱۶۲ کشیش، ۷ دیر و دو پیشوای مذهبی یکی در تبریز و دیگری در جلفای اصفهان داشتند.
جامعه ارمنی ایران در پی انقلاب مشروطه درسالهای ۱۱-۱۹۰۵ از حق داشتن نماینده در مجلس شورای ملی برخوردار شد. پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران، همان حقوق به قدرت خود باقی ماند. بر اساس ماده ۱۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ارمنیان دارای دو نماینده در مجلس شورای اسلامی هستند (از سوی ارمنیان ساکن در جنوب و شمال). آزادی مذهبی آنان نیز در ماده ۱۳ همان قانون پیشبینی شده است.
روبرت بگلریان و کارن خانلری نمایندههای کنونی جامعه ارمنیهای ایران در مجلس هستند.
اکنون اکثریت جمعیت ارمنیان ایران در تهران، سپس در جلفای نو (اصفهان)، تبریز، ارومیه، قزوین، اراک، مشهد، شیراز، گرگان، رشت، شاهین شهر و اهواز زندگی میکنند.
استقرار ارمنیان در تهران
بنا به گزارشی، در سال ۱۷۵۰م تعدادی از ارمنیان در دروازه شاه عبدالعظیم تهران ساکن بودند، از این رو میتوان گفت که ارمنیان پیش از جلوس کریمخان زند به سلطنت در سال ۱۱۶۳ه. ق و در زمان نادرشاه افشار به تهران آمده بودند. این گروه باید نخستین گروه از ارمنیانی باشند که به قصد رهایی از رفتار بد نادرشاه و کارگزارانش از جلفا به تهران مهاجرت کرده بودند.
اندک اندک با مهاجرت ارمنیان از سایر شهرای ایران مانند: تبریز و جلفای اصفهان و سلماس و حتی از قفقاز و ارامنه ترکیه بر تعداد خانوادههای ارمنی ساکن تهران افزوده شد.
در سال ۱۷۶۸م در زمان سلطنت کریم خان زند، ارمنیان تهران اولین کلیسای خود را به نام کلیسای تاتووس مقدس در کوچه ارامنه بنا کردند. اکثر ارمنیان این محله صنعتگر بودند.
در نخستین سالهای سلطنت قاجار، ارمنیان تهران در دو ناحیه از شهر مستقر شده بودند، یک گروه در دروازه شاه عبدالعظیم و گروه دیگر در محله دروازه قزوین (حوالی میدان وحدت اسلامی کنونی) ظاهرا" آقامحمدخان قاجار هشت خانوار از ارمنیانی را که در قره باغ اسیر کرده بود به تهران آورده و در محله دروازه قزوین سکونت داد. این چند خانواده با اجازه شاه، در سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵م کلیسایی به نام گئورک مقدس در آن محله برای خود ساختند.[۱۱]
شمار ارمنیان تهران در دوره قاجار به شرح زیر است:
- ۱۸۴۹م ۳۱۰نفر
- ۱۸۷۲م ۷۵۰نفر
- ۱۸۸۰م ۱۱۷۷نفر
- ۱۹۰۳م ۱۴۵۰نفر
- ۱۹۱۳م ۲۹۰۵نفر
- ۱۹۲۲م ۳۲۴۷نفر
علاوه بر تهران عدهای از ارمنیان در روستاهای اطراف تهران ساکن شدند. یکی از روستاهای ارمنی نشین ده ونک بود که از چهارمحال بختیاری به این روستا آمده بودند در سال ۱۸۵۱م ۲۱۱ نفر در دو روستا که یکی از آنها ونک بود زندگی میکردند. در دهکده دروس ۷۸ نفر، در خوردین ۳۳ نفر و بومهن ۶۲ نفر ساکن بودند. البته در سال ۱۸۹۰م جمعیت ارامنه افزوده شد.
شمار ارمنیان در سایر شهرهای ایران در سال ۱۸۵۶م به شرح زیر است:
رشت ۶۰ خانوار، بندرانزلی ۱۰ خانوار، بابل ۵۰ خانوار، گرگان ۵۰ خانوار، شاهرود ۱۰ نفر، زنجان ۲۰ نفر، شیراز ۷۰ نفر، بندر بوشهر ۱۵۰ نفر، خرقان با ۴ روستای ارمنی نشین ۹۸۰ نفر، فریدن ۶۵۱۷ نفر بوده است.
در سال ۱۸۸۰م در شهرهای سرخس با ۵۶۵۵ نفر، استان چهارمحال و بختیاری ۲۸۹۵ نفر،منطقه فریدن ۶۵۸۹ نفر و جلفای اصفهان ۲۶۵۸ نفر ارمنیان ساکن بودند.
در سال ۱۹۱۲م شمار ارمنیان آذربایجان ۳۲۷۵۰ نفر بوده است.
نقش سیاسی ارمنیان – برخی چهرههای سیاسی – نظامی و اجتماعی ارمنیان
- میرزا ملکمخان ناظم الدوله
- هوهانس خان ماسحیان (آوانس خان مساعد السلطنه)
- یپرمخان (داوتیان)
- سرهنگ گریشا
«از یاران رزمنده یپرم در جنبش مشروطه ایران و رئیس پلیس تهران.»
- آلکساندر آقایان
«اولین حقوقدان ارمنی – ایرانی که به محض ورود به ایران به آزادیخواهان پیوست و جزو یاران نزدیک یپرم در آمد. یپرم نیز او را به اداره امور مالی نظمیه برگزید و او به بهترین نحو از عهده این مهم برآمد. وی سالها خدمات مهم دولتی داشت و موسس بیمه در ایران است.»
- سرتیپ داویدخان ساگینیان
«فرمانده قوشون ایران در استانهای شیراز و اصفهان در زمان فتحعلیشاه قاجار بود.»
- مارکارخان داویدخانیان
«ناظر فتحعلی شاه (۱۸۰۴ تا ۱۸۴۸).»
- امیر تومان ماردیروس خان
«رئیس ستاد بریگاد قزاق. او علاوه بر تدریس در مدرسه دارالفنون در وزارت اطلاعات و دارالترجمه خاصه دولتی به عنوان مترجم زبانهای روسی و فرانسه آغاز به کار کرد.»
- گاسپار ایپیکیان
«مشاور سید ضیاء الدین طباطبایی و شهردار تهران بود. از اقدامات او تامین روشنایی خیابانهای مهم تهران با چراق برق بود. در پی این برنامه دستور داد در خیابانهای امیریه (تهران)، خیابان لالهزار، چهارراه اسلامبول و خیابان فردوسی کنونی سیم هوایی کشیدند و در فواصل معین لامپ نصب کردند. او به صاحبان دکانهای خیابانهای لاله زار و خیابان فردوسی و خیابان ناصرخسرو را موظف کرد در و پنجره دکانهای خود را به رنگ سبز درآورند و تابلوهای لاتین سردر مغازهها و پشت شیشهها را پاک کرده، از نامهای فارسی استفاده کنند.»
- خاندان شاه نظریان شاپورزاده
«یکی از کهنترین خاندانهای ارمنی، ایرانی که قدمتی بیش از پانصد سال دارد خاندان شاه نظریان شاپورزاده گوگچهای است. این خاندان در آغاز ملکهای سرزمینی بودند که بین ساحل شرقی دریاچه سوان و شهرگنجه قره باغ واقع شده بود و مقر حکومت آنها مزرع نام داشت. دانسته نیست این دودمان از چه تاریخی ملکهای این ناحیه بودند. نخستین سند در مورد این خاندان مربوط به سال ۹۴۴ه. ق است.»
- میرزاجان داودخان/داویدخان/ژان داود هوهانس
«یکی از شخصیتهای برجسته ارمنی در دوره سلطنت محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار، میرزا جان داودخان یا جان داود ارمنی است. داودخان از کارمندان دربار و مترجم اول دربار محمد شاه و ناصرالدین شاه بود.»
- ست خان آسدوادزادوریان (صدقی بیگ)
«در اواخر سده هجدهم میلادی در یک خانواده بازرگان در بندر بوشهر دیده به جهان گشود. ست خان در کودکی نزد کشیش کلیسای بوشهر به تحصیل پرداخت. در سیزده سالگی خانواده اش او را برای ادامه تحصیل و فراگرفتن زبان انگلیسی به بمبئی فرستادند. در تهران ست خان به استخدام دربار قاجار درآمد، سپس به تبریز نزد عباس میرزا نایب السلطنه رفت و عباس میرزا به او لقب خان داد.»
- منوچهرخان معتمدالدوله
«یکی از معروفترین خانوادههای ارمنی شهر تفلیس در گذشته، خانواده اناگولوپیان بود. بزرگ این خانواده به نام میرزاگورگن یا گرگین، یکی از وزیران پادشاه گرجستان بود. چنگور یکی از پسران میرزاگورگن در سپاه پاول سیسیانوف فرمانده روس بود. او به اسارت سپاهیان ایران درآمد. چنگور جوانی تنومند، بلندبالا و خوش صورت بود. او را مقطوع النسل کردند و آغامحمدخان قاجار او را منوچهر خواند و بعدا" هم به او لقب خان داد. منوچهر خان در دربار قاجار رشد و ترقی کرد. وی در آغاز از خواجگان حرمسرا بود. پس از چندی غلام خاصه شاه و خواجه باشی دربار شد، و سرانجام به مقام (ایشیک آقاسی باشی) رئیس یا وزیر تشریفات نائل آمد. منوچهرخان از ندیمان نزدیک و مورد اطمینان فتحعلی شاه بود. شاه در بیشتر مواقع در کارهای بسیار مهمی با او شور و مشورت میکرد. یحیی میرزا پسر فتحعلی شاه در سن هشت سالگی حاکم گیلان شد و منوچهرخان در سال ۱۸۲۳م به عنوان پیشکاری او تعیین شد و توانست یاغیان و راهزنان راهها را سرکوب نماید و راهها را امن کرد و به تجار، خصوصا" تجار ارمنی کمک مالی فراوان کرد و به تدرویج و توسعه تجارت همت گماشت.»
- سلیمان خان سهام الدوله
«یکی دیگر از اعظای خانواده اناگولوبیان، سوقومون (سلیمان) برادر منوچهر خان معتمدالدوله بود. سلیمان در قتلعام تفلیس به دست سپاهیان آقا محمد خان با فداکاری مادرش جان سالم به دربرد. به توصیه برادرش منوچهرخان او با مادرش به ایران آمد. سلیمان ابتدا به خدمت عباس میرزا نایب السلطنه درآمد و به کار سپاهیگری مشغول شد، وی در جنگهای ایران و عثمانی نیز شرکت جست. سلیمان خان سهام الدوله که بسیار مورداعتماد و توجه امیرکبیر بود پس از چندی به حکومت لرستان و خوزستان منصوب شد. سلیمان دو پسر داشت به نامهای جهانگیر خان که او وزیر صنایع بود و منصب سرتیپی داشت و پسر دیگر او نریمان خان قوام السلطنه به زبان فرانسوی مسلط بود و مترجم وزارت امور خارجه و دارای منصب نیابت اول آجودان باشی داشت.»
- آقالربیگ آقالر
«یکی از اعضای خانواده انیگولوپیان بود او از ارامنه گرجستان بود که به ایران آمد از تهران به تبریز رفت و به سپاهیان عباس میرزا پیوست و به عضویت فوج مخصوص وی درآمد. او یکی از اعضای هیئت نمایندگی ایران برای مذاکره با دولت عثمانی بود. آقالربیگ لقب خان را از عباس میرزا دریافت کرد. او به زبانهای فارسی و روسی تسلط کامل داشت، به عضویت در هیات نمایندگی ایران در مذاکرات عهدنامه ترکمانچای درآمد.»
- جهانگیرخان، جهانگیرخان اناگولوبیان
«برادرزاده منوچهرخان معتمدالدوله و فرزند سلیمان خان سهام الدوله بود. او در سال ۱۸۳۳م در شهر تبریز به دنیا آمد. او درجه سرتیپی را از ناصرالدین شاه دریافت نمود و بعد هم ژنرال آجودان ناصرالدین شاه شد. او صنعتگر قابلی بود و در سال ۱۸۸۲م توانست برای تفنگهای سپاهیان ایران فشنگ بسازد لذا شاه او را به وزیر صنایع منصوب کرد. در همین سال جهانگیرخان به درجه امیرتومانی نائل آمد و او بانی زرادخانه در ایران بود. ساختن کوره ذوب فلزات برای ریختن توپ در زرادخانه و برپاکردن کارخانه باروت کوبی در تهران از جمله کارهای سودمند او بود.»
- هوهانس خان آگچالیان منیع السلطنه هوهانس
«در ۱۸۳۳م زاده شد، از محل تولد و تحصیل او اطلاعی در دسترس نیست. او به استخدام وزارت خارجه ایران درآمد. در ابتدای خدمت چون به زبانهای فارسی، ترکی، ارمنی، یونانی و انگلیسی آشنایی داشت، به مترجم کارپردازی شهر ازمیر در دوران دولت عثمانی منصوب شد. هوهانس در سال ۱۸۷۵م به مقام (باش ترجمانی) و (ویس کنسول) ایران در شهر ازمیر ارتقای مقام یافت، سپس در ۱۸۸۴م به کاردانی کنسولگری ایران در شهر ازمیر گماشته شد. در سال ۱۸۸۶م لقب خان به او عطا شد. او در سال ۱۸۸۸م به نیابت اول سفارت ایران در استانبول منصوب گردید. در ۱۸۹۶م به درجه سرتیپی نایل شد و در سال ۱۸۹۷م به مصر اعزام گردید. او در سال ۱۸۹۹م به لقب منیع السلطنه مفتخر گردید و به عنوان سفیر فوق العاده ایران برای اعلام جلوس مظفرالدین شاه به تخت شاهی به دربار بلگراد و دربار صوفیه اعزام شد. هوهانس خان عضو کمیسیون اصلاح امور پستی و تلگرافی میان دولت ایران و عثمانی و نیز عضو کمیسیون تجدید عهدنامه بازرگانی در دربار بود.»
- ماطه وس خان (ماتئوس خان) ملیکیانس
«در سال ۱۸۷۵م در خانواده ملیکیانس که از ارمنیان همدان بود متولد شد و در تهران در مدرسه هایگازیان دیپلم گرفت و وارد کالج آمریکایی شد. پس از فارغالتحصیلی در همان کالج به مدت دو سال مشغول تدریس شد. او به استخدام وزارت مالیه درآمد و در اداره خزانه مشغول کار شد و ملقب به خان گردید. او در سال ۱۹۰۴م کتابی تحت عنوان (مملکت شمس طالع یا دولت ژاپن) به فارسی ترجمه و تالیف کرد و برای نخستین بار مردم ایران را با کشور ژاپن آشنا ساخت. وزارت مالیه در سال ۱۹۱۰م اداره رسومات را تاسیس کرد و او به ریاست آن برگزیده شد.
در سال ۱۹۳۶م به دستور رضاشاه مدارس ارمنیان در سراسر ایران بسته شد و در آن تاریخ ماطه وس خان مدیر مدارس ارمنیان تهران بود، او را زندانی کردند. ماطه وس خان نامهای به رضا شاه میفرستد و شاه او را از زندان آزاد میکند ولی مختاری رئیس شهربانی با آزادی ماطه وس خان مخالفت ورزید و او را به زندان قصر فرستادند. او در سال ۱۹۴۱م از زندان آزاد شد و هشت ماه بعد از آزادی فوت کرد.»
- موسس خان خاچادوریان
«در سوم ژوئیه سال ۱۸۷۸م در شهر همدان متولد شد. او فارغالتحصیل کالج آمریکایی بود. او به زبانهای فارسی و ارمنی و انگلیسی آشنایی کامل داشت. موسس خان به استخدام وزارت مالیه درآمد و بعدها به سمت رئیس گمرک بندر لنگه درآمد و پس از مدتی رئیس گمرک بوشهر شد. او رئیس مالیه استان فارس و سپس رئیس مالیه تبریز گردید. او در سال ۱۹۲۱م رئیس موسسه انحصار دخانیات ایران گردید. از سوی احمدشاه قاجار نشان شیر و خورشید درجه دوم به او اهدا شد. موسس خان در کلیه سازمانهای وابسته به کلیسا و انجمنهای خیریه فعالیت پرثمر داشت. او برای بقا و دوام مدرسه هایگازیان تلاش بسیار کرد و تا آخر عمر خود رئیس انجمن کل خیریه ارمنیان تهران بود. موسس خان در هفدهم ژانویه سال ۱۹۳۳م در تهران در گذشت.»
ارمنیان در دارالفنون
یک ماه پس از آغاز بنای دارالفنون در ۱۲۶۶ه. ق. امیرکبیر صدراعظم باکفایت ایران زمین، به (جان داودخان) ارمنی یا داوید داویدیان، مأموریت داد به کشور اتریش و پروس برود و معلمانی برای تدریس در دارالفنون استخدام کند.
امیرکبیر در شوال ۱۲۶۶ه. ق اختیارنامهای به جان داودخان داد که در قسمتی از اختیارنامه چنین نوشته است:
«عالی جاه فطانت و ذکاوت همراه زیده المسیحین مسیوجان داود مترجم اول دولت علّیه ایران را مرقوم میشود که چون برای مکتبخانه پادشاهی که در مقر خلافت باهره بنیان شده است، شش معلم که کمال مهارت و وقوف داشته باشند و از قرار بتفصیل؛ معلم نظام پیاده یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم هندسه یک نفر، معلم علم معدن یک نفر، معلم توپخانه یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر ضرور و در کار است، لهذا آن عالیجناب از جانب شرافت جوانب اولیای دولت علّیه مأمور و مرخص است که به مملکت شما (اتریش) و پروس رفته، معلمهای مزبور را از قرار تفصیل فوق تا مدت پنج تا شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن نوشته به آنها داده هر قراری که عالی جاه به آنها بدهد در نزد اولیا دولت ابدمدت مقبول و ممضی است.
حرره فی شهر شوال ۱۲۶۶ه. ق.»
معلمان ارمنی دارالفنون
- امیر تومان ماردیروس خان
- اسکندر خان داویدیان
«فرزند ماردیروس خان امیرتومان - فارغالتحصیل دانشکده السنه شرقیه لازاریان در مسکو»
- میرزا ملکم خان ناظم الدوله
- دکتر گارنیک خان دالکجیان
«فارغالتحصیل از العلوم الحکمتیه شاهانه (دارالفنون طبی همایون) شهر استانبول. دکتر دالکجیان در دارالفنون داروسازی تدریس میکرد.»
- دکتر بازیل
«بازیل که از او با نامهای میناس، مانوک و بارسق یاد شده در ۱۴ ژوئن ۱۸۵۷م/۱۲۷۳ ه. ق در محله تبریزیان جلفای اصفهان دیده به جهان گشود و دوره ابتدایی را در مدرسه میناس، در جلفا طی کرد. در سال ۱۸۷۱م/۱۲۸۸ به هندوستان رفت، در کالج (سورپ پرگیچ) به تحصیل پرداخت و موفق به اخذ لیسانس شد. در سال ۱۸۸۰م وارد دانشکده پزشکی شد. در سال ۱۸۸۱م به انگلستان مسافرت کرد و در دانشکده پزشکی ادینبرو تحصیل کرد. در سال ۱۸۸۹م/۱۳۱۶ه. ق به تهران آمد و به عنوان استاد در رشته پزشکی دارالفنون به تدریس پرداخت. او مدت ۲۲ سال استاد و رئیس رشته پزشکی دارالفنون بود، و در طی این سالها۱۸۹ پزشک تحویل جامعه ایران داد.»
- زورا ساگینیان
«متولد تبریز. ساگینیان پس از پایان تحصیلات در تبریز به کشور سوئیس رفت و در دانشگاه ژنو در رشته علوم سیاسی و اقتصادی به تحصیل پرداخت. پس از مراجعت به ایران در دارالفنون علوم سیاسی و اقتصادی تدریس میکرد.»
- دکتر گارابد پاپاریان
«او مدرس داروسازی در دارالفنون بود»
- هوانس ماسهیان (آوانس خان مساعد السلطنه)
«در دارالفنون در شعبه علوم سیاسی، حقوق بینالملل و تاریخ جهان تدریس میکرد.»
فعالیتهای شغلی ارمنیان ایران
زرگری و جواهرسازی
در دوره قاجار جواهرسازان و زرگران دربار، بخصوص دربار ناصری ارمنیان بودند. ناصرالدین شاه همیشه یک زرگرباشی ارمنی مخصوص به خود داشت. یکی از مشهورترین زرگران و جواهرسازان دوره فتحعلی شاه، تاتووس آراکلیان بود که به او لقب (تراب خان) داده بودند.[۱۲]
از جواهر سازان عصر معاصر میتوان به لئون آودیان را نام برد.
شمشیرسازی
یکی از صنعتگران اسلحه ساز مشهور عصر فتحعلی شاه (خاچاطور ببوریان زرنشانی) بود. او از ارمنیان تفلیس بود که در ۱۸۲۶م در جنگهای ایران و روس در نزدیکی شهر ایروان به اسارت ایرانیان درآمد. چون در قفقاز بسیار مشهور بود برای اینکه ناشناس بماند خود را گورگن نامید. فتحعلی شاه به او لقب (اوستاباشی) داد و کارگاهی در اختیار او گذاشت.[۱۳]
تپانچه سازی
از نامی ترین تپانچه (اسلحه دستی) سازان ارمنی، (استاد استپان تپانچه ساز) بود. او تپانچههای بسیار ظریف و زیبایی میساخت. تپانچهای ساخت استاد استپان، که آن را در سال ۱۸۴۴م در زمان سلطنت محمدشاه ساخته بود در موزه اسلحه تهران نگهداری میشود.
از دیگر تپانچه سازان مشهور ارمنی میتوان به:
«کلانتریانس، میرزا قرنلی و تاتووس قنداق ساز (از قنداق سازان نامی تهران در دهه هفتم سده سیزدهم) را نام برد.»
پوست دوزی
از معروفترین پوست دوز (وُسگان گریگوریانتس) بود فتحعلی شاه به او لقب کورگ چی باشی داده بود.
خیاطی
از معروفترین خیاطان میتوان به مارتینو توتوانیان و هوسپ تاتووسیان (هوسپ خیاط باش هم میگفتند) را نام برد.
مارتینو چند نشان از کشورهای مختلف دریافت کرده بود. ناصرالدین شاه نشان شیروخورشید به او اهداء داده بود.[۱۴]
عکاسی
(ژوزف پاپازیان) از عکاسان بنام عهد ناصرالدین شاه بود. او در سال ۱۸۸۲م عکاسخانهای در تهران دایر کرد. پاپازیان مهر سادهای با نقش شیروخورشید و نام خود و تاریخ تاسیس عکاسخانه با عبارت (دارنده مدالهای طلا از شاه ایران) به زبان انگلیسی برای خود ساخته بود.
پزشکی
از نخستین پزشکان ارمنی که در تهران به طبابت پرداختند دکتر (داوید مگردیچیان داوید یانس) بود که نزد مقامات و مردم ایران به حکیم داودخان معروف بود. او در سال ۱۷۸۶م در استان آرارات متولد شد. برخی زادگاه او را شیراز و برخی دیگر در ارمنستان غربی میدانند. در سنین نوجوانی به هند سفر کرد و در شهر کلکته به تحصیل پرداخت و در سال ۱۸۱۲م فارغالتحصیل شد. او مدتی در ارتش انگلستان در کشور هند خدمت میکرد.
در سال ۱۸۳۱م به تهران آمد و پزشک مخصوص فتحعلی شاه شد. فتحعلی شاه دکتر داویدیانس را مفتخر به لقب خان و دریافت نشان شیر و خورشید گوهرنشان ساخت. پس از درگذشت فتحعلی شاه، حکیم داودخان پزشک مخصوص محمدشاه قاجار شد. محمدشاه نیز حکیم داودخان را به دریافت نشان گوهرنشان مفتخر کرد.[۱۵]
از دیگر پزشکان ارمنی عصر قاجار میتوان به:
«دکتر هاروتیون تیریاکیان، دکتر نوودون آزاگابدیان، دکتر گارابد پاشایان خان، دکتر ماکاشیان، دکتر گریگوریان، دکتر ادیک قازاریان، دکتر بازیل و دکتر گارگین هوویان نام برد.»
دکتر تاشچیان و دکتر آرشاک و دکتر آقانور (طبیب مخصوص ظلالسلطان برادر شاه) بودند.
داروسازان ارمنی
از داروسازان ارمنی میتوان به (داروخانه شِوِورین) در خیابان ناصرخسرو کنونی بود نام برد.
از دیگر داروسازان (دکتر گارابد پاپاریان) فارغالتحصیل دارالعلوم الحکمتیه شاهانه شهر استانبول بود. او در تهران در خیابان ناصریه داروخانه معتبری دایر کرد. دکتر پاپاریان دو کتاب به زبان فارسی از خود به یادگار گذاشته است. یکی از این کتابها درباره بهداشت دهان و دندان است و حفظ الصحه دندان نام دارد. کتاب دوم درباره بهداشت و حفظ سلامتی است و حفظ الصحه یا علم الابدان نام دارد.
یکی دیگر از داروسازان مشهور دوره قاجار دکتر گارنیک خان دالکجیان است. او فارغالتحصیل دارالفنون طبی همایون شهر استانبول بود.
اقتصاد
تاریخچه اقتصاد ارامنه ایران از آنجایی که سرزمین ارمنستان از دیرباز به منزله چهارراهی بین آسیا و اروپا شناخته شده بود، میتوان حرفهِ سنتی و خانوادگی ارامنه را تجارت و بازرگانی دانست.
امتیازات و شرایط مساعدی که شاه در اختیار بازرگانان ارمنی قرار داده بود، به خواجههای جُلفا امکان داد تا فعالیتهای تجاری، اقتصادی و به ویژه تجارت خارجی ایران را به طور بی سابقهای گسترش دهند. از سوی دیگر، با رشد سرمایه داری و ظهور کمپانیهای بزرگ تجاری که در راس همه آنها انگلستان، فرانسه و هلند قرار داشتند، تجار ارمنی با دشمن و رقیب سرسختی مواجه شدند.
لغو امتیاز دولتی صادرات ابریشم توسط شاه شدیداً به نفع بازرگانان ارمنی تمام شد؛ زیرا آنان بدون واسطه و مستقیماً با تولیدکنندگان مرتبط شدند. پس از مرگ شاه عباس، ارمنیان بزرگ ترین حامی خود را از دست دادند و به تدریج از آزادیهای که داشتند محروم شدند.
پس از روی کارآمدن سلسله قاجاریه، مجدداً ارمنیان آزادیهایی یافته و مورد عنایت و حمایت شاهان قاجار قرار گرفتند. در این دوره قیدوبندهایی که در گذشته در انتخاب شغل برای ارمنیان وجود داشت، به یکباره از هم گسست و ارمنیان قادر گشتند آزادانه هر شغلی را که علاقه داشتند انتخاب و در آن فعالیت کنند. از آن پس گروهی از ارمنیان به خدمات دولتی روی آوردند و گروهی تجارت را پیشه خود ساختند. عدهای نیز سپاهی گری و گروهی نیز به کسب و کارهای آزاد پرداختند. بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان برای سامان دادن به فعالیتهای بازرگانی خود، شرکتهای بازرگانی تشکیل دادند.
تومانیانها، از معروفترین بازرگانان ارمنی عصر قاجار در شهر تبریز به شمار میرفتند. آنها با سرمایه در گردشی در حدود ۳ میلیون تومان به صادرات خشکبار و ابریشم و واردات آهن میپرداختند. برادران تومانیان علاوه بر کار بازرگانی به خرید و فروش ارزهای خارجی نیز مشغول بودند و با بانک شاهی ایران رقابت میکردند.
در ۱۹۰۱ میلادی وقتی دولت ایران میخواست مبلغ ۲۲ میلیون و ۵۰۰ هزار منات طلا از دولت روسیه تزاری با بهره ۵ درصد وام دریافت کند، الکساندر تومانیان عریضهای به دربار قاجار نوشت و اعلام کرد که حاضر است این مبلغ وام را در اختیار دولت بگذارد تا دولت ایران پیش روسها دست دراز نکند.
از تجارتخانههای دیگر ارمنی میتوان به تجارتخانههای آرزومانیان، آرامیان، هاروتیونیان و شرکا، اصلانیانس و تجارتخانه هوویان اشاره کرد. زرگری و جواهرسازی یکی دیگر از مشاغل مجاز برای ارمنیان، زرگری و جواهرسازی بود. در دورهِ قاجار جواهرسازان و زرگران دربار به ویژه دربار ناصری، ارمنیان بودند. ناصرالدین شاه همیشه یک زرگرباشی ارمنی مخصوص به خود داشت.
از زرگران معروف آن دوره میتوان از تاووسی تراب خان، ملیک میناسیان و تیگران ملیک میناسیان نام برد.
استادان اسلحه ساز در میان صنعت گران ارمنی عصر قاجار، اسلحه سازان ماهری بودند که در ساخت سلاحهای گرم و سرد مهارت فراوانی داشتند. هم اکنون برخی از سلاحهایی که استادان ارمنی ساختهاند در موزههای ایران و خارج نگهداری میشود.
خیاطی پس از تحولی که در لباس پوشیدن ایرانیان در عصر قاجار پدید آمد، تعدادی از ارمنیان خیاطی را پیشه خود ساخته و برخی از خیاطان ارمنی از این راه به ثروت و شهرت فوق العادهای رسیدند.
ارمنیان در وزارت خارجه چون در دوره قاجار، ایرانیان ارمنی بیش از دیگر ایرانیان به زبانهای اروپایی آشنایی داشتند، منصب مترجمی در دربار و وزارت خارجه بیشتر به ارمنیان واگذار شده بود.
لذا اقتصاد ارامنه را میتوان اقتصادی متکی بر تجارت و بازرگانی دانست که گهگاه در دورههای مختلف متأثر از شرایط خاص آن دوره، به مشاغل خاص نیز محدود میشد. شاید یکی از دلایل موفقیت اقتصادی ارامنه در ایران، وجود محدودیتهای متعددی بود که در دورههای مختلف بر آنها تحمیل شده است.
ورزش
در تهران ورزشهای جدید از مدارس شروع شدهاند که در این امر مرحوم بابکن مگردچیان در کالج سابق آمریکایی و دبیرستان البرز سهم به سزایی داشته است. رشتههای نوین بسیار سریع در مدارس متداول شد و مسابقات بین مدارس ترتیب داده شد. در این مسابقات مدارس ارامنه تهران نیز فعال بودند با مربیان و معلمین مانند سروژ صفریان و بابکن یغیازاریان.
ارامنه تهران باشگاه (دورک آنگق) را بنیان نهادند و سپس چند باشگاه فرهنگی و ورزشی نیز تاسیس شدند. از ادغام پنج باشگاه فرهنگی در سال ۱۹۴۴م باشگاه فرهنگی نوجوانان ارمنی تاسیس شد. این باشگاه به باشگاه جوانان ارمنی تغییر نام داد که بعدا" به باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات تبدیل شد.
در خوزستان جوانان ارمنی که از هند (فارغ التحصیلان کالج ارامنه کلکته) به خوزستان آمده بودند در سال ۱۹۲۱م در مسجد سلیمان با ۴۵نفر، تیمهای فوتبال و هاکی تشکیل دادند. با آمدن جوانان ارمنی از جلفای اصفهان-فریدن و چهارمحال به مسجد سلیمان تعداد جوانان بیشتر شد و تیم فوتبال به باشگاه ورزشی ارامنه مسجد سلیمان تبدیل شد.
در آبادان هم جوانان ارمنی در سال ۱۹۲۳م باشگاه ورزشی ارامنه به نام (اسپرت) را تاسیس کردند. و بعد از اعضاء باشگاه روز به روز بیشتر شد باشگاه جدیدی را تاسیس نمودند در سال ۱۹۲۸م باشگاه فرهنگی-هنری (آزگاسر) (یعنی وطن پرست) بنیان نهادند.
ارامنه در جلفای اصفهان باید مادر ورزشهای نوین ایران دانست فهرستی از تشکیلات و باشگاهای ورزشی شامل:
- در سال ۱۹۰۲م تیم فوتبال آموزشگاه در جلفای اصفهان تشکیل شده است.
- در سال ۱۹۱۹ سازمان پیش آهنگی در جلفا تاسیس شده است.
- در سال ۱۹۲۳ تیم بسکتبال بانوان در جلفای اصفهان تشکیل شد.
- در سال ۱۹۳۶م اولین تیم بوکس در ایران در جلفای اصفهان توسط آقای واهان وارتوانیان تشکیل و بین اعضاء تیم مسابقه ترتیب داده شد.
- در سال ۱۹۴۶م به سرپرستی آقای جانی تونیان (بازیکن فوتبال) و همکاری آقایان آرامائیس الهوردیان، بتلحم سوکیاسیان، هوانس اوهانیان و ست یسایان در زمین متعلق به کلیسای وانک به وسعت ۱۲۰۰ متر مربع ورزشگاه ارامنه تاسیس شد.
در تبریز قبل از سال ۱۳۲۲ بطور پراکنده در مدارس و در گروههای پیش آهنگی وجود داشته است. در این سال به همت سندیکای رانندگان ارامنه تبریز باشگاه فرهنگی ورزشی به نام (ساسونتسی داوید) تاسیس گردید که به اختصار (س-د-م) گفته میشد. اولین رئیس هیئت مدیره آن آقای زاون قوروقچییان و مسئول و سرپرست بخش ورزشی آن وازگن داویدیان بوده است.
تعدادی از معروفترین ورزشکاران ارمنی میتوان به:
کارو حق وردیان،آندرانیک اسکندریان،آندرانیک تیموریان،مارکار آقاجانیان،آندره آغاسی را میتوان نام برد.
در طول سالهای اخیر تیم بسکتبال بانوان آرارات به موفقیتهای چشمگیری دست یافت و موفق شد در چهار دوره قهرمان سوپر لیگ سراسری ایران شود و بازیکنانی مانند:
«ماری عزیزیان، اِولین آواکیان، دیانا آوانسیان، مارو آوانسیان، هیلدا ملکومیان، اُدِت آقاجانیان، اِدنا عیسایان و نارینه آرتاشیان به تیم ملی راه یافتند.»
- نلی یغیایان
«اولین زن ایرانی است که قله مون بلان را فتح نموده است.»
- خانم ملیکیان ریتا
«در سال ۱۳۲۷ در اصفهان متولد شده و در رشته دو و میدانی ۳ سال قهرمان ایران و رکوردار ایران میباشد.»
- خانم اوپال لیلی
«متولد ۱۳۱۰ در تهران در سال ۱۹۵۶م قهرمان آسیا بوده، لیلی ۵ سال متوالی قهرمان تنیس روی میز آسیا بوده است.»
- خانم تت، ماری ترز
«متولد سال ۱۳۲۱ در تهران او به عضویت باشگاههای هما و انجمن دوشیزگان ایران درآمده و مدت ده سال متوالی (۱۳۳۹-۱۳۴۹) کاپیتان والیبال ایران در مسابقات متعدد برون مرزی بوده است. در ششمین دوره مسابقات آسیایی بانکوک کاپیتان تیم والیبال بانوان ایران را به عهده گرفته و مفتخر به کسب مقام سوم و مدال برنز گشته است.»
- سرژیک آساطوریان
«متولد ۱۳۲۷ در تهران در سال ۱۳۵۲ در مسابقات آسیایی که در تهران برگزار شد در رشته اپه مقام اول و در رشته فلوره مقام دوم را کسب نمود. او به عنوان سرپرست، ناظر و نماینده فدراسیون جهانی در مسابقات مختلف در کشورهای روسیه،کره جنوبی، فرانسه،بلغارستان حضور داشته است.»
- ویلهلم یونانی
«بوکسور در مسابقات آسیایی سال ۱۹۶۷م مقام سوم و در مسابقات المپیک آسیایی ۱۹۶۶م مقام سوم را کسب نمود.»
- وازیک قازاریان
«بوکسور او در سال ۱۳۵۸ در المپیک توکیو، در وزن پنجم با کسب رتبه دوم مفتخر به دریافت مدال نقره شده است.»
- پطروس نظربگیان
«بوکسور او در سال ۱۳۴۶ اولین ایرانی بوده که مقام داوری بینالمللی را از آن خود ساخته است.»
- واردگس پارسامیان
«بوکسور او در سال ۱۳۵۳ مسابقات آسیایی در تهران به مقام سوم رسید.»
- آرتوش ساگینیان
«۶ سال مربی تیم ملی بوکس ایران و رئیس فدراسیون بوکس کشور بوده است.»
- ژرژ (کوچار) کاراپت
«رئیس فدراسیون بوکس ایران و مربی تیم ملی ایران و در سال ۱۳۵۴ به عنوان مربی تیم بوکس آمریکا بوده است.»
- هنریک تمرزیان
«وزنه بردار در سال ۱۳۳۵ در مسابقات المپیک ملبورن مقام پنجم رسید و در مسابقات آسیایی سال ۱۳۳۶ مقام دوم و در مسابقات بینالمللی سوئد به مقام سوم و در مسابقات المپیک توکیو به مقام سوم نایل آمد. و در سال ۱۳۴۷ به عنوان سر مربی تیم ملی وزنه برداری ایران در مسابقات المپیک مکزیک شرکت نمود و به مقام سوم دست یافتند.»
کتابخانههای ارمنی
کتابخانههای ارمنی به سبک امروزی در ایران از نیمههای سده نوزدهم توام با تاسیس مدارس به وجود آمدند. نخستین کتابخانهها در تبریز، جلفای اصفهان، رشت و تهران پایهگذاری شدند. غیر از آنها در روستاهای ارمنی نیز کتابخانههایی عموما" در جوار کلیساها وجود داشت و پس از مهاجرت ارمنیان به شهرها این کتابخانهها نیز به شهرها و و بیشتر آنان در کتابخانه کلیساها ادغام گردیدند.
نخستین کتابخانه مستقل در سال ۱۸۷۷م در ناحیه قلعه (قالا) تبریز بنا شد. تا سالهای دهه ۱۹۳۰ در تهران کتابخانهها عموما" در جوار مدارس وجود داشتند. در سال ۱۹۳۶ پس از اینکه مدارس به دستور رضا شاه تعطیل شد با کوشش (انجمن خیریه زنان ارمنی) کتابخانههای مدارس در یک جا متمرکز و ادغام شد. بعدها با تصمیم شورای خلیفه گری این کتابها که حدود ۴ هزار جلد کتاب بود تحت سرپرستی (انجمن کلوب ارمنیان) درآمد.
در دهه ۱۹۷۰ این کتابخانه تعداد ۱۲ هزار جلد کتاب داشت که اکثرا" ارمنی بوده به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و روسی نیز جلدهایی در آن وجود دارند. پس از انقلاب کتابخانه شورای خلیفه گری مجددا" بازسازی و بازگشایی گردید.
انجمنها و موسسات فرهنگی
- انجمن اجتماعی ارمنیان تهران (کلوپ ارمنیان)
در اول ژانویه سال ۱۹۱۸ جمعی از ارمنیان تهران، انجمن مذکور را بنیاد نهادند. این انجمن برای برگزاری جشنهای ملی و مذهبی و اجرای برنامههای فرهنگی، هنری و ادبی برای ارمنیان میباشد.
- انجمن فرهنگی ارمنیان چهارمحال (۱۹۳۰-۲۰۰۰)
در روز ۱۲ اکتبر ۱۹۳۰م شش تن از جوانان ارمنی چهارمحال انجمن و دوستداران فرهنگ ارمنیان چهارمحال را به نام آرور بنیاد نهادند. هدف عمده از تاسیس این انجمن فراهم کردن امکانات تحصیلی در مدارس ارمنیان چهارمحال بود.
مرکز انجمن که از بدو تاسیس در آبادان بود از ۱۹۶۳م به تهران منتقل شد. انجمن در شهرهای مختلف ایرانی شعباتی تاسیس کرد.
- انجمن فرهنگی و ورزشی آرارات
در تابستان سال ۱۳۲۳ خورشیدی با تلاش ۱۲۱ تن از اعضای موسس باشگاه ورزشی آرارات در تهران تاسیس شد. بیشتر فعالیتهای فرهنگی، ادبی و هنری باشگاه آرارات در این مکان اجرا میشود. دارای تالاری به نام تالار کومیتاس میباشد که گنجایش ۴۵۰ تن را دارد.
از بدو تاسیس باشگاه آرارات در رشتههای مختلف ورزشی فعالیت گستردهای آغاز نمودند مانند: وزنه برداری، فوتبال، دوچرخه سواری، کوهنوردی، و غیره و ایجاد مسابقات ورزشی سراسری ارامنه ایران (المپیک ارمنیان) میباشد.
- انجمن فرهنگی سیپان
با افزوده شدن بر تعداد ارمنیان ساکن محلههای وحیدیه، زرکش و نارمک و عدم دسترسی آنان به امکانات فرهنگی، هنری و ورزشی در دسامبر ۱۹۶۳م انجمن فرهنگی سیپان برای رفع این کمبودها تاسیس شد.
- موسسه ترجمه و تحقیق هور
این موسسه در سال ۱۳۶۱ توسط تعدادی از روشنفکران ارمنی که توانسته است با فعالیتهای گسترده خود و از طریق همکاریهای متقابل با روشنفکران و نویسندگان فارسی زبان خود و با برگزاری جلسات سخنرانی، ترتیب دادن نمایشگاهها، تهیه فیلمها، ترجمه و چاپ کتابهای متعدد و انتشار فصلنامه فرهنگی پیمان و غیره گام مثبتی در این زمینه بر دارد.
یکی از مهمترین رسالتهای موسسه ترجمه و تحقیق هور سعی و کوشش در گرد هم آوردن روشنفکران و محققان برای استفاده از کمک و همفکری آنان در راستای فعالیتهای موسسه است.[۱۶]
از دیگر انجمنهای فرهنگی، هنری و ورزشی (رافی، نائیری، سارداراباد وغیره را میتوان نام برد.)
مدارس ارمنی
از روزگار کهن کلیساها و دیرهای ارمنیان محل آموزش نوباوگان ارمنی بود. در ایران زمین نیز ارمنیان کلاسهای درس را در کلیساها و دیرها دایر کردند، از نیمه دوم سده نوزدهم میلادی، در تهران، جلفای اصفهان، تبریز و روستاهای ارمنی نشین مدارسی تاسیس شد.
مدارس تهران _ در ۱۸۶۹ م. / ۱۲۴۸ ش، ارمنیان تهران انجمنی به نام انجمن دوستداران علم و دانش تاسیس کردند، با تلاش آنان در ژانویه ۱۸۷۰ مدرسه هایگازیان در کلیسای گئورک مقدس در دروازه قزوین (میدان وحدت اسلامی کنونی) آغاز به کار کرد.
همزمان میسیونرهای پروتستان آمریکایی در محله ارمنیان، مدرسهای دایر کردند و برای جلب دانش آموزان ارمنی تحصیل در این مدرسه رایگان بود و به دانش آموزان کتاب، لوازم تحریر، لباس و کفش نیز میدادند و هفتهای دو قران پول توجیبی به هر دانش آموز پرداخت میشد. هدف آنان از این بذل و بخششها تغییر دین دادن اطفال ارمنی بود که به هیچ وجه موفقیتی کسب نکردند.
در سال ۱۸۸۴ م. / ۱۳۶۳ ش ارمنیان در حوالی کارخانه بلورسازی، گذر محمدحسن کر، پاتوق نایب باقر، ساختمان جدیدی به سبک مدارس اروپایی بنا کردند ساختمان مدرسه افزون بر کلاسهای درس دارای یک تالار نمایش برای اجرای برنامههای تئاتر بود. اکثر آموزگاران مدرسه هایگازیان تحصیل کردههای کشورهای اروپایی خصوصا سوئیس بودند و از نحوه تدریس آگاهی کامل داشتند.
تا سال ۱۹۰۵ کلاسهای درس پسران و دختران مجزا بود ولی از آغاز سال تحصیلی ۱۹۰۶، ۱۹۰۷ اولیای دانش آموزان تصمیم گرفتند کلاسها مختلط شود. در سال ۱۳۱۵ رضاشاه پس از ملاقات با مصطفی کمال آتاترک دستور داد کلیه مدارس ارمنیان در سراسر ایران تعطیل شوند از سال ۱۳۲۲ مدارس ارمنیان بازگشایی شد.
مدارس آذربایجان، ارمنیان تبریز در دو محله (قلعه) و (لیل آباد) ساکن بودند، در سال ۱۸۷۳ م. / ۱۲۵۲ ش. در محله لیل آباد مدرسهای دایر کردند. برادران تومانیان در ۱۸۷۷ م. / ۱۲۵۶ ش. در محله لیل آباد، مدرسهای پسرانه به نام هایگازیان بنا کردند. سپس در جوار مدرسه هایگازیان مدرسهای دخترانه به نام تاماریان ساختند، مدارس مزبور، دارای کتابخانه و تالار نمایش بودند.
در تبریز نیز میسیونرهای پروتستان و کاتولیک به دخالت در امر آموزش جوانان ارمنی پرداختند. در شهرها و روستاهای ارمنی نشین آذربایجان تعداد ۷۰ مدرسه دایر بود و نوباوگان ارمنی در این مدارس تحصیل میکردند هر کلاس حداکثر ۴۰ دانش آموز داشت. مدارس ارمنیان در جلفای اصفهان از ابتدای سده هفدهم میلادی پس از استقرار ارمنیان در جلفای اصفهان همانند سایر مناطق ارمنی نشین کلاسهای درس در کلیساها و دیرها دایر بود. در کلیسای استپانوس مقدس در ۱۸۳۱ م. / ۱۲۱۰ ش. مدرسهای آغاز به کار کرد.
در سال ۱۸۳۳ با یاری بازرگانی به نام گریکور سامیان، کالج آمنا پرگیچ در محوطه دیر مزبور دایر گردید. برنامه تحصیلی و دروسی که در این کالج تدریس میشد، طبق برنامه و روش کالج لازاریان مسکو بود این کالج تا سال ۱۸۵۳ فعالیت داشت با ورشکسته شدن تجارتخانه سامیان، کالج نیز تعطیل شد. در ۱۸۴۳م. /۱۲۲۲ ش فرد نیکوکاری به نام آبکاریان مدرسهای سه طبقه در جلفای اصفهان ساخت. اسقف اعظم گریگوریس هوهانسیان پیشوای مذهبی ارمنیان جلفا در ۱۸۸۰م. /۱۲۵۹ش. مدرسهای سه طبقه در محله چهارسو جلفا بنا کرد.
با کمک مالی خانم وار واره کانانیان در جوار دیر کاتارینای مقدس در ۱۹۰۳م. /۱۲۸۲ش. به یادبود همسرش گئورک کانانیان که مدتها مدیر کالج لازاریان در شهر مسکو بود مدرسهای ساخته شد. در ۱۹۰۵م. /۱۲۸۴ش. هیات اُمنای مدارس ارمنیان جلفا تصمیم گرفت هنرستان صنعتی برای دانش آموزان ارمنی ایجاد کند. از ماه اکتبر سال مزبور هنرستان صنعتی آغاز به کار کرد. اولین حرفهای که در هنرستان آموخته میشد، کفاشی بود، وسایل و ابزار کار را فراهم کرده و استاد کار استخدام کردند و رشتههای آهنگری و خراطی نیز در هنرستان دایر شد.
مدرسه ارمنیان در همدان از سال ۱۲۴۹ش/۱۸۷۰م به صورت مکتب وجود داشت که در آن دانش آموزان فارسی و ارمنی میآموختند. افرادی همچون میکائیل گیلویان و میرزا آبرام ساهاکیان از معلمین مکتب ارامنه همدان بودند. در سال ۱۳۰۴ش/ ۱۹۲۵م مدرسه دارای مهد کودک، آمادگی و مقطع ابتدایی بود که در زمان مدیریت آقای هامبار سوم دردریان، کلاسهای فوق تا کلاس هشتم ارتقاء داده شد.
مدرسه در سال ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱م طی یک آتشسوزی ناشی از شعله بخاری به طور کامل سوخت و با خاکستر یکسان شد، اما در همان سال با کمک خیرین و توسط مهندس نشان لئونیان طراحی و تجدید بنا گردید. در سال ۱۳۲۴ش/ ۱۹۴۶م مهاجرت ارمنیان به جمهوری ارمنستان شوروی شروع شد. با مهاجرت تدریجی ارمنیان همدان، مدرسه نور در سال ۱۳۳۸ش/ ۱۹۵۹م به علت کمبود دانش آموز تعطیل شد، و تجهیزات و لوازم آن به مدسه (شرف) ارمنیان شهر اراک انتقال داده شد. با ادامه روند مهاجرت، شهر همدان در سال ۱۳۶۸ش/ ۱۹۸۹م از ساکنان ارمنی خالی شد. مدرسه ارمنیان نور در سال ۱۳۸۹ش/ ۲۰۱۰م تحت نظارت دانشگاه جامع علمی کاربردی میراث فرهنگی هگمتانه به مرکز علمی، کاربردی تبدیل شد که در حال حاضر در رشتههای معماری و خدمات ایران گردی فعال میباشد.
در سال ۱۲۸۲ش/ ۱۹۰۳م خورن در وارطانیان، نایب خلیفه ارمنیان جلفای اصفهان و رهبر دینی ارمنیان همدان و اراک، مدرسه مختلط دینی ارمنیان نور (سورپ لوساورچاگان) را بنا نهاد. خلیفه گری ارمنیان جلفای اصفهان و انجمن فرهنگ دوستان تهران و تجارت خانه آرزو مانیان از حامیان مالی این مدرسه بودند.
مدارس روستانشینان:
روستاییان ارمنی توجه خاصی به تحصیل فرزندان خود داشتند، و در روستاهای ارمنی نشین آذربایجان، فریدن، چارمحال و بختیاری و سلطان آباد (اراک کنونی) مدارسی دایر کرده بودند، آموزگاران مدارس آذربایجان از تبریز و سلمان و مدارس حوزه اصفهان از جلفای اصفهان اعزام میشدند حقوق سالیانه آموزگاران در یکصد سال پیش در حدود ۳۰۰ قران بود، بعضی از روستاها، کتابخانه نیز داشتند و روستاهای نزدیک به آنها از کتابهای کتابخانه استفاده میکردند.
فرهنگ
ادبیات
در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم ویژگی ادبیات ارمنی ایران جستجو و طلب شیوههای نو بود که حاصل آن ادبیات ترجمهای غنی گردید. در این دوران مترجمان مشهوری چون هوهانس خان ماسحیان و هوسپ میرزایان پا به عرصه ادبیات نهادند. ماسهیان در ادبیات از نظر ترجمه آثار ویلیام شکسپیر به زبان ارمنی مشهور است هنوز هم پس از گذشت حدود یک قرن ترجمههای او نظیر ندارد.
در سده نوزدهم ترجمههای هوسپ میرزایان نماینده ارمنیان در مجلس شورای ملی تقدیم جامعه ادب دوست گردید. وی کتابهایی از والتر اسکات، میخائیل لرمونتوف، مولیر، لرد بایرون را به ارمنی ترجمه نمود و از سال ۱۹۱۲م به ترجمه آثار برگزیده ادبیات ایران پرداخت. او آثاری از سعدی، حافظ، باباطاهر و رباعیات عمر خیام را به ارمنی برگرداند.
یکی دیگر از مردان ادبی میرزا ملکم خان ناظم الدوله است.
یکی از معروفترین شاعران معاصر آقای واهه آرمن میباشد. آرمن که در مشهد دیده به جهان گشود، سالهاست به دلیل تصادف توان راه رفتن با پاهایش را از دست داده و تمام زندگی خود را وقف ادبیات کرده است. اولین شعر آرمن نامهای کوتاه به یک دوست بود. او بعد از بهبود نسبی و بازگشت به ایران، نامهای به زبان ارمنی و با سطرهای شاعرانه برای یکی از دوستانش در خارج از کشور مینویسد. دوستش با او تماس میگیرد و وی را بسیار تشویق میکند. آرمن از اینجا شعر نویسی و بازی با شعر را آغاز میکند.
دو مجموعه شعر نخست واهه آرمن با عنوانهای (به سوی آغاز) و (جیغ) به زبان ارمنی نوشته شدهاند که مورد استقبال بسیار زیادی در ارمنستان واقع شد.[۱۷]
وی تاکنون شعرهای زیادی را ترجمه کرده است. وی شعرهای برخی از شاعران معاصر ایران را به ارمنی ترجمه کرده و مجموعههای «کلید درم نور خورشید است» (کارهای شاعران معاصر ارمنی)، «شهد زردآلو و مثلث سیاه» (شعرهای ادوارد هاخوِردیان)، «پاییزی کاملاً متفاوت» (شعرهای هوانس گریگوریان) و غیره.[۱۸]
هنر نقاشی و گرافیست
سرژ آواکیان (ولادت۱۳۱۷ش) گرافیست، نقاش و پایهگذار زیر مجموعههای جدید رشتهٔ گرافیک در ایران مانند طراحی حروف گرافیک تلویزیونی و چاپ گرافیک، در تبریز به دنیا آمد.
مهم ترین آثار گرافیکی آواکیان عبارت اند از:
«طراحی با حروف الفبای ارمنی، طراحی پاکت پفک نمکی و طراحی پاکت شیر صنایع شیر ایران. آواکیان نخستین ایرانی عضو انجمن طراحان انگلستان (LSIAD) است.»
از نظر هنر نقاشی ارمنیان ایران باید به نامهای: آندره سوروگین و آواک هایراپتیان (نقاش طبیعت و زندگی انسان) و میکائل شهبازیان و تیگران بازیل و مارکو گریگوریان (کوبیسم) نام برد.
یرواند نهاپتیان (۱۲۹۲ - ۱۳۸۵ش)، نقاش و از پایه گذاران نقاشی آبرنگ در ایران، در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در کالج انگلیسی به اتمام رساند. تابلوهای کلیسای وانک جلفا و مسجد شاه (اصفهان) از شاهکارهای وی محسوب میشود.
موسیقی
تاریخ موسیقی ارمنیان ایران از سده هفدهم سرچشمه میگیرد و تا سده بیستم به صورت آوازهای عاشقها تبلور مییابد. لیکن موسیقی به معنی امروزی از سده نوزدهم و در مرز سده بیستم پدید آمده است.
از جمله موسیقیدانان و رهبران برجسته ارکستر باید لئون گریگوریان را نام برد.
«در سال ۱۲۶۵ش.(۱۸۸۶م.) در تبریز چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در زادگاهش (مدرسه هایکازیان – تاماریان) به پایان رسانید. پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۲۸۳ش.(۱۹۰۴م.) در شهرهای رشت و تبریز اقدام به تدریس موسیقی و تشکیل گروه سرایندگان از دانش آموزان و اجرای کنسرتهای مختلف کرد. وی در سال ۱۲۸۶ش.(۱۹۰۷م.) به تفلیس رفت و نزد واسیلوف، ویولنیست مشهور روسی به تکمیل آموزش ساز تخصصی خود پرداخت. در سال ۱۲۸۹ش.(۱۹۱۰م.) به بروکسل عزیمت کرد و پس از دو سال فراگیری پیگیر موسیقی به تبریز بازگشت و تدریس موسیقی در مدارس ارامنه را از سر گرفت.
لئون گریگوریان در سال ۱۲۹۶ش.(۱۹۱۷م.) در مدرسه مرکزی خلیفه گری ارامنه تبریز یک گروه کر چهارصدائی تشکیل داد و همچنین گروه موسیقی مجلسی را تأسیس کرد که مدت ۳۰ سال رهبری آن را به عهده داشت. لئون گریگوریان تنظیم کننده سرودهای بسیاری به زبانهای فارسی و ارمنی است. از جمله سرودهای فارسی وی میتوان از ایران، خیز، دلپسند، جلوه گل، سرود توانائی و سرود کارناوال را نام برد. او در سال ۱۳۱۹ش.(۱۹۴۰م.) در تهران اقامت گزید و گروه کر گوسان را تشکیل داد و همچنین به تعلیم ویولن در مدرسه عالی موسیقی پرداخت. و در طول زندگی هنری خود، ۹۴ ویولنیست را تعلیم داد. لئون گریگوریان در سال ۱۳۳۶ش. (۱۹۵۷م.) در تهران بدرود حیات گفت.»[۱۹]
یکی دیگر از چهرهای سرشناس موسیقی ارمنی ایران نیکول گالاندریان میباشد.
«نیکول در ۷ سپتامبر ۱۸۸۱م در آکن (شهری تاریخی واقع در ارمنستان غربی، در ترکیهٔ امروزی) به دنیا آمد. لیکن پس از تحصیل در زادگاه و انتقال به وارنا(۱۸۹۷) و تفلیس در سال ۱۹۱۱ به دعوت مدرسه هایکازیان در تهران مقیم میگردد و تا سال مرگش (۱۹۴۴) در همین جا میماند. از نمونه کارهای او شامل:
اپرای منظومه (پروانه) اثر هوانس تومانیان، اپرای (چوپان) و بسیاری از آثار گالاندریان (کلا" حدود ۱۰۰۰ اثر) در مجموعههای مختلف به چاپ رسیدهاند. از جمله در جلدهای ۵ و ۶ آوازنامه (گانزاران) گنجنامه. نور هاسکر (خوشههای نو) در نشریات ارمنی ایران و در روزنامه فارسی (راهنمای زندگی) به چاپ رسیدند.»[۲۰]
هامبارسوم گریگوریان از دیگر موسیقیدان معروف ارمنی است که دانشآموخته فرانسه است و او در تهران اقدام به تشکیل گروه آواز (کومیتاس) میکند. او بیش از یکصد اثر (آوازهای گروهی و سولو، تنظیم آوازهای مردمی و عاشقها، رمانسها) و نیز بر روی اشعار آوتیک ایساهاکیان و هوانس شیراز شعرای نامدار ارمنستان آهنگ تصنیف نموده است.
در زمینه موسیقی نامهای برجستهای چون:
امانوئل ملیک اصلانیان و لوریس چکناوریان و روبن گریگوریان و ژورا میناسیان و غیره قابل ذکرند.
هنر تئاتر
تئاتر ارمنی ایران در اواخر سده نوزدهم تولد یافت. در دهههای ۷۰ و ۸۰ همین سده در تبریز، تهران و جلفای نو نخستین نمایشهای مدرسهای ارائه گردید. پس از چندی تئاتر از حیطه مدارس بیرون آمده در انجمنها و گروههای نمایشی تبلور یافت. در سال ۱۸۸۱م (انجمن دوستداران تئاتر ارمنی) در تهران تشکیل شد و آثاری از گابریل سوندوکیان نمایشنامه نویس بزرگ و آلکساندر شیروانزاده نویسنده توانای ارمنی و دیگران توسط آن به نمایش درآمد.
در عین حال آثار اروپایی به ویژه نمایشهای مولیر اجرا گردید. گروه تئاتر حرفهای متشکل از:
«مگردیچ تاشجیان، مانوئل ماروتیان، زوجهای کستانیان در تاریخ تئاتر ارمنی ایران نقش به سزایی ایفا نمودند.»
علوم، معماری، پزشکی
در زمینه علوم و معماری میتوان به نامهای وارطان هوانسیان و دکتر آلکساندر باغدیانس نام برد.
«باغدیانس عضو هئیت علمی شورای دانشکده علوم پایه پزشکی دانشگاه تهران و جزو ۹ دانشمند ممتاز ایران که جایزه البرز گرفته در رشته زیستشیمی و فیزیولوژی موفق به کشف هورمون جدید از غده تیروئید گردید.»
از مهندسان معماری مشهور ارمنی میتوان به آودیس اوهانجانیان و مارکار گالستیانس و گابریل گورکیان را نام برد.
مهندس گورگن پیچیکیان یکی دیگر از مهندس معمار معروف ارمنی است که اثر او را میتوان به:
«شعبه مرکزی بانک ملی، مصلای (مسجد) شهر و پایانه اتوبوسها و دانشکده پزشکی در شهر قم میباشد.»
از دیگر مهندس معمار میتوان به اوژن آفتاندلیانس(۱۲۹۲-۱۳۷۶ش) نام برد. «که در تبریز متولد شد و تحصیلات عالی در رشته معماری از مدرسه هنرهای زیبای پاریس داشت.»
و آثار او:
«تالار وحدت، موزه مردم شناسی ایران، دبیرستان نوربخش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برخی از کاخهای سلطنتی از جمله سعد آباد، فرح آباد، نیاوران، بابل. موزه کلیسای وانک اصفهان، نخستین ساختمانهای فرودگاه مهرآباد، سینما گلدن سیتی (فلسطین)، کلیسای سرکیس مقدس را نام برد.»
در زمینه علوم به نامهای دیگر بر میخوریم مانند:
دکتر گاگیک استاد دانشگاه تهران و عضو آکادمی علوم فرانسه که از جانب پاپ پل ششم یک قطعه نشان عالی (کماندور پاپ) در سال ۱۹۷۵م به او اعطاء گردید.
از دیگر نامها میتوان به الکساندر آبیان نام برد و دکتر مارکار گریگوریان سرپرست سابق دانشکده مهندسی سازه دانشگاه صنعتی شریف مدتها رئیس کنفرانس بینالمللی سازههای فضاکار و یکی از بنیانگذاران تحقیقات در این رشته است.
در زمینه زمینشناسی،زلزلهشناسی و آتشفشان شناسی دکتر مانوئل بربریان از چهرههای سرشناس ایران بود. وی صاحب تالیفات متعدد در رشتههای مربوط میباشد.
در زمینه پزشکی (آنیک استپانیان) اولین زن دندانپزشک ایرانی است که او در سال در سال ۱۹۱۲م در تهران به دنیا آمد. وی دختر دکتر (آرتین استپانیان)، از بنیانگذاران دندان پزشکی نوین ایران بود. وی پس از کسب تحصیلات ابتدایی در مدارس هایکازیان ارامنه تهران و مدرسه ژاندارک، تحصیلات عالی خویش رادر رشته دندانپزشکی پی گرفت و در سال ۱۹۴۱م به عنوان اولین زن دندانپزشک در این رشته فارغالتحصیل شد.[۲۱]
نشریات ارمنی
از اواخر قرن نوزدهم میلادی نیاز به وجود نشریات ارمنی زبان در جامعه کم جمعیت ارمنیان آن روز تهران احساس میشد. بر این اساس، نخستین نشریه ارمنی زبان چاپ ایران، یعنی هفتهنامه شاویق[۲۲] (معنی کوره راه)، به مدت سه سال از ۱۸۹۴ ـ ۱۸۹۷م / ۱۲۷۳ ـ ۱۲۷۶ش، در تهران به چاپ رسید.
ناشر و صاحب امتیاز این هفته نامه در دوره اول آندریاس بیگ نظریان بود و سردبیری آن را نیز در دوره اول هوهانس خان ماسحیان و سپس ورتانِس پاپازیان،[۲۳] بر عهده داشتند.[۲۴]
دومین نشریه ارمنی زبان ایران، هفته نامه آستق آرِوِلیان[۲۵] (به معنی ستارهٔ شرقی)، از ۱۸۹۶م در تهران شروع به کار کرد و ۲۶ شماره از آن به چاپ رسید. مؤسس، صاحب امتیاز و سردبیر اسمی این هفته نامه مارکار مارکاریان بود اما در اصل سردبیری آن را سقراط خان گلوفیان برعهده داشت.
زیاده روی این دو هفته نامه در طرح مسائل و مشکلات درونی جامعه ارمنیان تهران زمینه ایجاد تنش و برخوردهای مداوم بین آنها را فراهم ساخت و مشکلات مالی چاپ و نشر نیز مزید بر علت و سرانجام منجر به تعطیلی تقریباً همزمان هر دو نشریه شد.
پس از تعطیلی هفته نامههای شاویق و آستق آرِوِلیان وقفهای حدوداً پانزده ساله در انتشار مطبوعات ارمنی زبان تهران پیش آمد.
از ۱۹۱۲م بار دیگر چاپ نشریات ارمنی زبان در تهران شروع شد که به ترتیب سال انتشار عبارت اند از:
- هفته نامه آرشالویس[۲۶] (۱۹۱۲م). مدت انتشار: شش ماه (ارگان حزب داشناکسوتیون)، صاحب امتیاز: آرسن (خان) میکائیلیان، سردبیران: هووسپ هُوانسیان (ه. اِلمار) و زورا ساگینیان.
- هفته نامه آراوود[۲۷](به معنی صبح) (۱۹۱۹ـ۱۹۲۰م)، تعداد: هفتاد شماره (دومین ارگان حزب داشناکسوتیون)، سردبیر: هووسپ هُوانسیان.
- هفته نامه فکاهی ـ انتقادی بوبوخ[۲۸] (به معنی لولو) (۱۹۲۰ ـ۱۹۳۳م)، وابسته به جریان فکری چپ، سردبیر: هایک گاراگاش. این نشریه بعدها به صورت هفتگی منتشر شد.
- هوریزون[۲۹](به معنی افق) (۱۹۲۰م)، گاهنامه وابسته به نهضت چپ، مدت انتشار: یک سال، صاحب امتیاز: هاروتیون پطروسیان (ه. جرماک)، سردبیر: سیمون سیمونیان.
- ایرانی آشخاتاوور[۳۰] (به معنی رنجبران ایران) (۱۹۲۰ـ۱۹۲۱م)، وابسته به جریان فکری چپ، صاحب امتیاز: هاروتیون پطروسیان. این نشریه ابتدا به صورت هفته نامه و بعدها یک روز در میان به چاپ میرسید. از ۱۹۲۱ ـ ۱۹۲۳م نیز با عنوان رنجبران ایران به زبان فارسی منتشر شد.
- هفته نامه نورگیانک[۳۱] (به معنی حیات نو) (۱۹۲۲ـ ۱۹۲۷م)، صاحب امتیاز: استپان خانبابیان و سپس وارطان هُوانسیان، سردبیر: اونیک مخیتاریان. نورگیانک پس از مدتی یک روز در میان به چاپ میرسید.
- گاقاپار[۳۲](به معنی عقیده) (۱۹۲۵ ـ ۱۹۲۷م)، نشریهٔ اجتماعی، سیاسی و ادبی، صاحب امتیاز: آ. بِگیان، سردبیر: آ. قازاریان، هدف این نشریه، که یک روز در میان به چاپ میرسید، عبارت بود از ترغیب ارمنیان پراکنده در جهان (در این مورد ارمنیان ایران) به تبعیت از مرام فکری حاکم در ارمنستان شوروی نوپا.
طی سالهای ۱۹۲۷ ـ ۱۹۳۱م نشریهای به زبان ارمنی در تهران منتشر نشد در ۱۹۳۱م/۱۳۱۰ش هفته نامه آلیک آغاز به کار کرد.
- فصلنامه فرهنگی پیمان
- آلیک (روزنامه)
- رافی، سالنامه، تقویم(۱۹۴۱م)
- نائیری، سالنامه، تقویم(۱۹۵۳)
- آرارات ۱۹۶۰/۱۹۵۹م ماهنامه ورزشی آرارات صاحب امتیاز و مدیر مسئول و سردبیر آن سواک ساگینیان مدیر باشگاه آرارات بود.
تعدادی از نشریات ارمنیان در جلفای اصفهان
- نور جوقایی لرابر (پیام آور جلفای نو) ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ ماهنامه دینی و خبری، صاحب امتیاز و سردبیر اسقف باگراد وارتازاریان
- نور جوقایی آودابار ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۱م هفته نامه دینی و خبری در چاپخانه وانک چاپ میشد.
تعدادی از نشریات ارمنیان در تبریز
- گوردز (کار) ۱۹۰۳م هفته نامه دینی و خبری سردبیر خلیفه یقیشه مرادیان، خلیفه ارمنیان آذربایجان
- آرواد (بامداد) هفته نامه سیاسی، اجتماعی، ادبی و اقتصادی ارگان حزب داشناکسوتیون ارمنیان تبریز بود.
- آقاقان ۱۹۱۲م تا ۱۹۱۳ فصلنامه ارگان انجمن روستاییان آقاقان
- گغاسر (هنر دوست) ۱۹۱۹م ماهنامه ادبی و هنری دانش آموزان مدارس ارمنیان تبریز سردبیر موشق هوهانسیان
نظام کلیسایی ارمنیون ایران و نقش اون
کلیسا در زندگی ارمنیان نقش بسیار مهمی دارد. همه مراسم مذهبی ارمنیان، از روز تولد تا مرگ، در کلیسا برگزار میشود. در همه ادوار پس از اینکه ارمنیان در محلی استقرار مییافتند، نخست کلیسایی میساختند و به دنبال آن برای آموزش دانش آموزان کلاس درس دایر میکردند.
کلیسای حواری ارمنی:اکثریت مطلق ارمنیان عضو این کلیسا هستند که قدیمی ترین کلیسای ارمنی است.
«البته شایان ذکر است که دلایل نامگذاری کلیسای ارمنی به نام کلیسای حواریونی و ملی ارمنی این است که این کلیسا توسط دو تن از دوازده حواریون عیسی مسیح (ع) بنیانگذاری شده است. و دلیل این که کلیسای ارمنی نامیده میشود این است که تنها ارمنیان میتوانند عضو این کلیسا شوند. به همین دلیل کلیسای ارمنی خارج از جامعه خود و به زبان غیر ارمنی تبلیغ دینی ندارد و تدریس علوم دینی نیز در مدارس و کلیساها به زبان غیر ارمنی متداول نیستند.
برخی به اشتباه کلیسای ارمنیان را کلیسای گریگوری مینامند، این اشتباه از آنجا ناشی میشود که گریگور لوساوریچ (گریگور روشنگر) باعث شد تا در قرن چهارم میلادی دین مسیحیت در ارمنستان به عنوان دین رسمی کشور پذیرفته و متداول گردد، در حالی که ارمنیان مبنای تاسیس کلیسای ارمنی را از قرن اول میلادی و توسط حواریون عیسی مسیح محسوب میکنند، از اینرو نیز کلیسای خود را کلیسای حواریونی ارمنی مینامند.»
از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۹ اسقف اعظم آرداک مانوکیان رهبر حوزه تهران بود اکنون اسقف سبو سرکیسیان جانشین وی میباشد.
در ایران سه حوزه اسقفی وجود دارد:
حوزه اسقفی خلیفهگری ارامنه آذربایجان، خلیفهگری ارامنه تهران، خلیفهگری ارامنه اصفهان. کلیساهای ارمنی کاتولیک، پروتستان، جمعیت برادری، ادونتیست و کلیسای جماعت ربانی که پس از انقلاب فعال شد در ایران وجود دارند و کار میکنند.
کلیساهای ارمنی
از کلیساهای تهران را میتوان به کلیسای سورپ گئورگ و کلیسای مریم مقدس (تهران) و کلیسای سرکیس مقدس نام برد.
کلیساهای قدیمی تهران میتوان به:
کلیسای تادئوس و بارتوقیمئوس مقدس
«این کلیسا درتهران، خیابان شهید مصطفی خمینی، چهارراه مولوی، بازار حضرتی، کوچه ارامنه واقع است که در سال ۱۸۰۸ میلادی توسط ده تن از شیشه برانی که به "جام بر" معروف بوده و جهت انجام آئینه کاریهای کاخ گلستان در دوره قاجار به تهران آمده بودند و سپس نیز همانجا ساکن شدند، بنا شده است. قبر دو تن از شیشه بران مذکور در حیاط کلیسا بر جای مانده است. بنای این کلیسا که اولین کلیسای ارامنه تهران محسوب میشود از نظر معماری شباهت زیادی به کلیساهای ارامنه جلفای اصفهان دارد. وسعت محوطه کلیسا که خیلی کوچکتر از مساحت اولیه آن است به انضمام حیاط و اتاقها مجموعا ۳۵۰ متر مربع و مساحت بنای کلیسای ۵۰ مترمربع است.»
کلیسای تاتاووس
«این کلیسا در زمان فتحعلی شاه قاجار در محلهٔ چال میدان ساخته شد و دارای نمازخانهای با پوشش گنبدی شکل و چهار شاه نشین است. محراب و جایگاه پیشوای روحانی در شاه نشین شرقی قرار دارد. این کلیسا از قدیمی ترین کلیساهای تهران محسوب میشود که در داخل آن مقابر و سنگ مزارهای جالب توجه شخصیتهای ارمنی و مسیحیان اروپایی که در تهران در گذشتهاند، قرار دارد.»
از دیگر کلیساهای تهران باید از:
کلیسای مریم مقدس در خیابان میرزا کوچک خان، کلیسای سورپ کلیسای تارگمانچاتس در وحیدیه، سورپ وارتان حشمتیه، کلیسای گریگور لوساووریچ مقدس مجیدیه و میناس مقدس در ده ونک نام برد.
ارمنیان کاتولیک نیز کلیسایی به نام گریگور لوساوریچ مقدس دارند که در سالهای ۱۹۵۰-۵۴ بنا شده است. کلیسای ارمنیان پروتستان نیز در سال ۱۹۴۶ بنا شده هوانس مقدس نام دارد.
از دیگر کلیساهای معروف و قدیمی ارمنیان در سایر شهرهای ایران را میتوان به:
«کلیسای وانک،کلیسای سن استپانوس،قره کلیسا،کلیسای ارامنهآبادان،کلیسای ارامنه معموره» را میتوان نام برد.
جستارهای وابسته
- تاریخ ارمنستان
- ارمنیها در جنبش مشروطه ایران
- ارمنیها در جنگ ایران و عراق
- جماعت ارمنیان پراکنده
- مسابقات ورزشی سراسری ارمنیون ایران (المپیک ارمنیون)
- پیشینه صنعت چاپ در ایران
پانویس
- ↑ ژان دیالافوآ، ایران-کلده و آشور، ترجمه علی محمد فره وشی، کتابفروشی خیام، تهران،1361، ص 217
- ↑ گلریز، سیدمحمدعلی، مینودر یا باب الجنهٔ قزوین، قزوین، انتشارات طه،1368، چ1، دانشگاه تهران،1337، ص512
- ↑ Sir Der Merketin
- ↑ سفرنامهٔ برادران شرلی در زمان شاه عباس کبیر، ترجمهٔ آوانس با مقدمه و توضیحات دکتر محبت آیین، تهران، منوچهری،1357، ص191
- ↑ Voyage de Chevalier Chardin en Perse, ed, L.Langels. Paris p. 400
- ↑ Coruelle le Bruyn
- ↑ سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، دفتر دوم، ص1151
- ↑ گلریز، سیدمحمدعلی، مینودر یا باب الجنهٔ قزوین، قزوین، انتشارات طه،1368، چ1، دانشگاه تهران،1337، ص512
- ↑ معتضد، خسرو، حاج امین الضرب، تاریخ تجارت و سرمایهگذاری صنعتی در ایران، تهران، انتشارات جانزاده،1366، صص645 ـ648.
- ↑ سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، دفتر دوم، صص1152 ـ1153.
- ↑ آلمار هوسپیان، نگاهی به زندگی ارمنیان تهران در گذشته نزدیک، سالنامه رافی، جلد اول،1969م، ص 267
- ↑ یاکوب پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، انتشارات خوارزمی، تهران،۱۳۶۱، صفحه ۲۹۷
- ↑ آرشاک آلبویاجیان، تاریخ مهاجرت ارمنیان، جلد دوم، چاپ نور آستق، قاهره،۱۹۵۵، ص ۲۶۰
- ↑ کارلا سرنا، مردم و دیدنیهای ایران، ترجمه غلامرضا سمیعی، انتشارات نشر نو، تهران،۱۳۶۳، ص ۲۹۴
- ↑ مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲،۱۳،۱۴ جلد پنجم، انتشارات کتابفروشی زوار، تهران،۱۳۵۷، ص۱۱۳
- ↑ http://www.hoosk.net
- ↑ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920518000033
- ↑ http://vahearmen.com
- ↑ http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=8C7C1271-3DC5-403C-A98D-5242E0689ACA
- ↑ http://www.paymanonline.com/article.aspx?id=42EA6C69-643A-42FD-BB45-BD068F5B6B96
- ↑ http://www.dandane.ir/آنیک-استپانیان-آویدیان/
- ↑ Shavigh
- ↑ اهل وان که در شهرهای قفقاز فعالیت میکرد و به علت تبعید به تابعیت ایران درآمده بود. وی مؤلف آثار ادبی متعددی با موضوعات ایرانی است.
- ↑ Vertaness Papazian
- ↑ Astgh Arevelian
- ↑ Arshaluys
- ↑ Aravot
- ↑ Bobokh
- ↑ Horizon
- ↑ Irani Ashkhatavor
- ↑ norkyank
- ↑ Gaghapar
- فارسی ویکیپدیا بازدید: ۹ تیر 139۳.
منابع
- کتاب ارمنیان ایران، آندرانیک هوویان،۱۳۸۰، شابک ۲-۰۰۷-۳۶۳-۹۶۴. آندرانیک هویان، کارمند وزارت فرهنگ سابق و مدیرکل سابق فرهنگ و هنر استانهای زنجان و گرگان بود.[[۱]]
- دیپلماتهای ارمنی در دوران قاجار، نویسنده: دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۳۹ - سال دهم - بهار 1386 [۲]
- دائرةالمعارف بزرگ ارمنی، ایروان ۱۹۷۸
- ارمنیون ایران، نازار گورویانس، تهران ۱۹۶۸
- مهاجرنشینهای ارمنی امروز، س. گاسپاریان، ایروان ۱۹۶۲
- تاریخ مختصر مهاجرنشینهای ارمنی، دو جلد آ. آبراهامیان، ایروان ۱۹۶۴-۶۷
- ایرانیان ارمنی، اسماعیل رائین، تهران ۱۳۵۶
- هم میهنان نقش آفرین مسیحی، عباسعلی صالحی تهران:بی تا
- تاریخ جراید و مجلات ایران، محمد صدر هاشمی، اصفهان ۱۳۶۳-۶۴
- رسم التواریخ، محمد هاشم، به کوشش محمد مشیری، تهران ۱۳۴۸
- تاریخ تهران، عبدالعزیز جواهر کلام، تهران ۱۳۵۷
- تهران قدیم، جعفر شهری، تهران ۱۳۵۷
- ورزشکاران نامی ارمنی ایرانی، نویسنده آلفرد هاوان، انتشارات نائیری،۱۳۹۰، شابک:۷-۱۷-۵۳۰۷-۶۰۰-۹۷۸
- درآمدی بر چگونگی حیات اجتماعی و فرهنگی ارمنیان قزوین، نویسنده: دکتر ناصر تکمیل همایون، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۲۸ - سال هشتم - تابستان ۱۳۸۳
- نقش جامعه ایرانیان ارمنی در ظهور معماری مدرن شهر تهران
- عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیرکبیر، تهران۱۳۶۳ چاپ سوم ص۱۵۸
- فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، جلد اول تهران۱۳۵۴ ص۳۵۷
- مهدی بامداد، شرح رجال ایران، جلد اول تهران ۱۳۵۷ ص۴۹۲
- Այս հոդվածը տեղադրելէ է ժիլբերտ Աղաջանյանը