کارور:Hashter/طبرینویسی: مشکلات
بسمه تعالی
این نوشته که پیشنهادی برای نگارش زبان طبری است، تنها به موارد کلی پیشنهادی پرداخته و بررسی موارد جزئیتر را به اجماع طبریزبانان میسپارد. به خوانندگان عزیز یادآوری میشود که فراموش نکنند حتماً در حین خواندن متن، یادداشتها را نیز مطالعه بفرمایند.
درطی خواندن متن، همواره توجه داشته باشید که تفاوتهای موقعیتهای سیاسی-اجتماعی دو زبان را درنظر بگیرید. طبری زبانیست که نه در هیچکجا و در هیچزمان رسمی بوده و نه لهجه معیار دارد (و البته لازم هم نیست داشته باشد). فقط اینکه اگر دو شخص با لهجههای مختلف از زبان با یکدیگر برخورد کنند، ممکن است از واژگان خاص لهجه خود بهره ببرند که طرف مقابل شیوهٔ تلفظ آنها را نشناسند. این مسئله، ما را مستلزم میکند رسمالخطی داشته باشیم که شیوهٔ درست تلفظ هر کلمه را تا حدود زیادی به ما منتقل کند. پس اینکه تلفظی که از شیوهٔ نگارش کلمه برداشت میشود با تلفظ اصلی تفاوت داشتهباشد، قابل قبول نیست؛ مگر در مواردی که طبق بحث و اجماع، به هر دلیلی تعیین میشود که مستثنی باشند.
پیشنهادی که در این متن میخوانید، بدعتگذاری زیادی در خطی که فارسی (و بعدتر طبری) بوسیله آنها نگاشته میشد، نمیکند؛ ولی آن را برای احتیاجات شناختهشدهٔ زبان طبری تنظیم میکند. بدینترتیب، این خط تقریباً تابع و پیرو تمام دستورات رسمالخط عربی-فارسی[۱] خواهد بود، بهجز یک تغییر و اضافه کردن چند حرف جدید.
مبحث اجتماعی
[دچیین]این پیشنهاد با درنظر گرفتن برخی اصول نوشته شدهاست که آنها نیز دارای توضیحند. شما مخیّرید این بخش و یا توضیحات آن را نخوانید و مستقیماً به سراغ بخش بعدی بروید.
میدانیم که خواندن بوسیله حافظه ذهنی از شیوه نگارش و آوای کلمات حاصل میشود. "خواهر" را به این دلیل xavāhar نخواندیم که xāhar به گوشمان آشناتر بود و بعدتر آموختیم که xāhar بصورت "خواهر" نوشته میشود. اما در مورد زبان طبری، حافظه ذهنی از شیوه نگارش کلمه که بالکل موجود نیست و حافظه ذهنی از آوا هم ممکن است برای افراد مختلف (بنا به گویشهای مختلف[۲] یا مسائل فردی) متفاوت باشد. فلذا در نگارش زبان طبری، خواننده باید بتواند کلمهای را تاکنون نه آن را دیده و نه شنیده را درست بخواند و تلفظ کند.
مشکلات و راههای حل
[دچیین]ردیف | کلمه نخست | کلمه دوم | نگارش فارسی-عربی | صامتها و مصوتهای مورد مناقشه | راههای حل | |
---|---|---|---|---|---|---|
۱ | [۴]Benšene | [۵]Banšene | بنشنه | a و e | ||
۲ | Bayme | Bime | بیمه | y و i | مشخص کردن a یا i یا y | |
۳ | Burde | Baverede | بورده | v و u | مشخص کردن a یا u یا v | |
٤ | [۶]Bie | Bîe | بیه | i و î | مشخص کردن I یا î [۷] | |
٥ | taš | tûš | تش | a و û | مشخص کردن a یا û |
- چند نکته:
- با مشخص کردن مصوت فتحه در کلمات، عمدهٔ این مشکلات حل میشوند. منتهی ابتدا باید راهی برای نمایش دادن فتحه یافت.
- مشکلات نوشتاری مذکور در این جدول، اکثراً از فعلها هستند و تعداد کمتری از اسمها و یا سایر گروهها. به این علت که دو کلمهای که طرز خوانش مجزایی داشتهباشند ولی طرز نگارش مشابهی، اگر فعل باشند، قطعاً باعث ایجاد مشکل در فهم جملات میشوند. ولی اگر فعل نباشند، شاید بشود مفهوم جمله را حدس زد و با این مشکل کنار آمد. فیالمثل با Vene (بمعنای: باید) و Vênê(ضمیر ملکی سوم شخص مفرد) میتوان کنار آمد.
سؤالات و انتقادات رایج
[دچیین]- این طرز نوشتن سخت است، من با آن راحت نیستم.
بله، ما هم موافقیم. راحتترش هم این است که کلاً قید نوشتن را بزنیم و بیخیالش شویم! شما تاکنون خط چینی یا ژاپنی را دیدهاید؟ خط چینی دهها هزار کاراکتر دارد. دانشآموزان چینی تا کلاس چهارم مشغول آموختن خواندن و نوشتن هستند. اینها را گفتیم تا بدانید آنقدرها که فکر میکنید هم سخت نیست. برای یک رسمالخط ایدئال، معیارهای مختلفی وجود دارد. برقراری توازن میان معیارهای مختلف، مهم است و نمیتوان همه چیز را فدای راحتی کرد. البته، راحتیِ مخاطب هم یکی از معیارهاست و برای این خط هم تلاش بسیاری شده تا به آسانترین حالت ممکن باشد. ضمناً، انسان بطور ناخودآگاه پس از مدتی و طی تحولاتی در مغز، به این سبک نوشتار عادت میکند و خواندن و نوشتن با آن برایش ساده و روان میشود.
- مگر خط فارسی چه ایرادی دارد؟ خب میشود با همان هم طبری نوشت.
اگر مطالبی که تا اینجا نوشتهشدند را با دقت مطالعه کردهبودید، متوجه میشدید که خط فارسی اصلاً برای زبان طبری مناسب نیست. دلیلش هم واضح است، هر زبانی ویژگیهای خاص خود و صامتها و مصوتهای خود را دارد. گذشته از آن، زبانهای فارسی و طبری در جایگاههای مشابهی نیستند؛ این مسئله میتواند برای طبری هم امیتاز مثبت باشد و هم منفی. ولی بهرصورت، خط فارسی قابل استعمال برای طبری نیست.
- زبانهای فارسی و طبری همخانواده هستند، پس لزومی ندارد خطهایشان جدا باشد.
حتی اگر دو زبان پسرعموی یکدیگر باشند (مثل انگلیسی و آلمانی، یا ایتالیایی و اسپانیایی) باز هم به دلایل مختلف، خطهایشان میتوانند با هم تفاوت داشتهباشند. به عبارت سادهتر، "حساب حسابه، کاکا برادر". که البته، طبری و فارسی آنقدرها هم که تصور میشود مشابه نیستند. برای اینکه وارد بحث تخصصی نشویم، اینجا در همین حد میشود گفت که زیان طبری ریشه در زبان پارتی (پهلوی اشکانی) دارد ولی ریشه زبان فارسی در زبان پارسی باستان (به تلفظ آن دوره، "پارسیگ") است.
مواردی که فتحه در آنها دخیل نیست
[دچیین]مواردی که فتحه در آنها دخیل است
[دچیین]بخش انتظار برای سازماندهی
[دچیین]مطالب این بخش آپدیت نیستند. تغییرات جدید، تا مدتی دیگر اعمال خواهندشد. آخرین تاریخ بروزرسانی، ۱۰ آبان بودهاست. ونداد ツ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۶ (UTC)
- ممکن است نگارنده/نگارندگان این متن، از همه ویژگیهای تمام لهجههای زیان طبری مطلع نباشند و پیشنهادات خود خود آنها کمی و کاستیهایی داشتهباشد و او/ایشان هم معتقد نیست/نیستند که گفتههای آنها وحی الهی است و بیعیب و ایراد است؛ اگر شما ایرادی مشاهده میکنید لطفاً به بزرگواری خود بخشیده و در صفحهٔ بحث به او/ایشان اطلاع بدهید.
بررسی پیشنهادات برای چگونگی نگارش فتحه
[دچیین]عدم اتصال «ه» به حرف بعد از آن: انقطاع در کلمه
[دچیین]میدانیم در رسمالخط کوردی سورانی، با انقطاع کلمات بوسیله «ه»، فتحه را نشان میدهند. برای مثال: «Darvāze» را بصورت «دهروازه» مینویسند که دومین حرف کلمه که نشاندهنده فتحه است، از سومین حرف جدا شده (درصورتی که درحالت عادی، میبایست به حرف بعدی متصل میشد) و بدینترتیب در نگارش حالت انقطاعی بوجود میآورد؛ حال اینکه در خط عربی، (برخلاف خطی مانند لاتین) انقطاع بالکل ممنوع است(نمونهای از آن همان «خامنئی» است که در فارسی بصورت «خامنهای» نوشته میشود) و به همین دلیل، حروف در خط عربی و رسمالخطهای برگرفته از آن، بنا به موقعیت حضورشان در کلمه، چندین شکل دارند.[2]
بنابر بررسیهای ما، در رسمالخط آیندهٔ طبری، فتحه باید حتماً نشان دادهشود. علت این است که مصوت غالب در زبان طبری، شوا است؛[5] و این مسئله ازسویی، نشان دادن فتحه، مشکلات شناختهشده نگارش زبان طبری را حل میکند و دیگر احتياجی با بدعتگذاری[4] دیگری در شیوهٔ نگارش نیست. البته بدیهی است که برای صامت یا مصوتهایی که برای آنها در عربی و یا فارسی نشانهای درنظر گرفته نشده، در خط جدید نشانهای درنظر گرفتهشود. فیالمثل برای ô یا ə که لازمست نشانهای درنظر گرفتهشود، حتی اگر هنگام نگارش نوشته نشود.
جدا کردن y و i
[دچیین]بخشی از توضیحات نهایی
[دچیین]فارسی/عربی: سلطان (Soltān) طبرینویسی اولیه: سلطون (Sûltôn) طبرینویسی جدید: سلطۈن (Sûltôn)
تلفظ عربی/فارسی: Sadra'zam تلفظ طبری: Sadrazam فارسی/عربی: صدراعظم
شیوههای مختلف: ۱. صدراعظم (کاملاً فارسی/عربی) ۲. صهدراعظهم (صامتها فارسی/عربی، بهمراه تصرف مصوتهای طبری) ۳. صدرهظهم (همانند مورد ۲، با اندکی اختلاف؛ موضورع اینکه فتحه در اول کلمات به دستورالعمل فارسی/عربی وفادار باشد یا خیر) ۴. سهدرهزهم (کاملاً طبری؛ پشت کردن به تمام دستورالعملهای فارسی/عربی.)
پیشنهاد من: مورد دوم.
اصوات
[دچیین]ردیف | اصوات (لاتین) | نگارش فارسی-عربی | نگارش جدید |
---|---|---|---|
۱ | â | آ، ا | ا |
۲ | o | و، اُ | ؤ |
۳ | ô | و، ا، آ | ۈ |
٤ | û | و | ؤ |
٥ | u | و | و |
یادداشتهای بدون الگو
[دچیین]یادداشتها [1] در برخی موارد بین رسمالخط فارسی و عربی اختلاف وجود دارد، فیالمثل «خامنهای» (در فارسی) و «خامنئی» (در عربی). در اینجا رسمالخط عربی با وفاداری به اصل عدم انقطاع کلمه را بدان شیوه نوشته؛ ولی خط فارسی به این شیوه اعتنایی نکرده و کلمه را در وسط آن منقطع کردهاست. بعدتر، خط کوردی این بیاعتنایی را گسترش داد و آن را برای نشان دادن فتحه به کار گرفت. چنین اختلافاتی میان خط عربی و فارسی، جزء جزئیات محسوب میشود و بررسی آن با جمع خواهدبود.
[2] فیالمثل حرف «غین» چندین شکل دارد: «غـ»، «ـغـ»، «ـغ»، «غ». اما در خط لاتین، حروف یک شکل دارند. (در اینجا منظورمان Capital و Small ِ حروف نیست.)
[3] در فارسی «xošhāl» را میتوان هم بصورت «خوشحال» و هم بصورت «خوشحال» نوشت که اگر همین کلمه در زبان عربی میبود، حالت اول مورد تأیید بود و حالت دوم ممنوع. اما اصولاً در نگارش زبان فارسی با استفاده از نیمفاصله و براساس مفهوم کلمات، لغات را منقطع میکنند.
[4] گرچه ما اینجا آن را «بدعتگذاری» مینامیم، ولی پیش از این توضیح دادهشد که انقطاع کلمات در فارسی بیسابقه نیست و حتی بهتر از عدم انقطاع دانستهشده؛ چنانکه در مثال یادداشت سوم گفتهشد.
یادداشتها
[دچیین]- ↑ [1] در برخی موارد بین رسمالخط فارسی و عربی اختلاف وجود دارد، فیالمثل «خامنهای» (در فارسی) و «خامنئی» (در عربی). در اینجا رسمالخط عربی با وفاداری به اصل عدم انقطاع کلمه را بدان شیوه نوشته؛ ولی خط فارسی به این شیوه اعتنایی نکرده و کلمه را در وسط آن منقطع کردهاست (بوسیله فاصلهٔ مجازی یا همان نیمفاصله) بعدتر، خط کوردی این بیاعتنایی را گسترش داد و آن را برای نشان دادن فتحه به کار گرفت. چنین اختلافاتی میان خط عربی و فارسی، جزء جزئیات محسوب میشود و بررسی آن با اجتماع خواهدبود.
- ↑ برای نگارش زبان طبری، گویش معیاری موجود نیست؛ هر کس در استفاده از گویش خود آزاد است.
- ↑ نگارش هر دو کلمهای که مطرح میشوند، در خط فارسی-عربی یکیست. برخی از کلمات ممکن است در گویش شما موجود نباشند، پس متعجب نشوید. کلمات به خط لاتینِ آقای یعقوبزاده (۱۳۹۷) نوشته شدهاند.
- ↑ بمعنای: شایسته است
- ↑ بمعنای: شایسته نیست
- ↑ بمعنای: بیاید. معادل "بئه" در سایر لهجهها.
- ↑ نمیشود از مشخص کردن یکی از این دو صرفنظر کرد. فیالمثل عبارت: چگونه میتوان از معنای عبارت "پئیز بیه" سردرآورد؟ "پائیز بود" یا "پائیز بیاید"؟