ایزدشهر

ویکی‌پدیا، آزادِ دانشنومه، جه

ایزدشهر مازرون اوستان ره اتا شهر هسته .

سیاسی تقسیمات[دچی‌ین]

ایزدشهر واقع در استان مازندران و از شهرهای شهرستان نور دارای موقعیت طول جغرافیایی ۳۶درجه و ۳۶۰ دقیقه شمالی و در ارتفاع ۲۲- از تراز سطح آبهای آزاد، با دارا بودن آب و هوای معتدل مرطوب خزری در ساخل دریای خزر نور و در بخش جلگه ای و در فاصله ۸ کیلومتری شرق شهر محمودآباد و ۷ کیلومتری غرب شهر نور از شمال به دریای خزر و از جنوب به بخش چمستان محدود شده است.

جمعیت دائمی شهر ۷۰۰۰ نفر ۱۹۵۰ خانوار و جمعیت فصلی ( ویلا داران ) شهر در حدود ۱۰۰۰۰ نفر به تعداد ۲۵۰۰ خانوار می باشد.

ایزدشهر با تصویب هیئت محترم دولت از تجمیع ۳ روستای ایزده بازار سر، ایزده سراج محله و امیر آباد تبدیل به شهر شد و شهرداری آن نیز در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۸۴ با حضور استاندار محترم مازندران، نماینده پر تلاش مردم شهرستانهای نور و محمود آباد در مجلس شواری، مسئولین استانی وشهرستانی و جمع پر شور مردمی افتتاح گشته و فعالیت چند ماهه خود را شروع نمود.

جوغرافی[دچی‌ین]

فاصله تا مرکز استان(ساری): ۱۱۰ km

فاصله تا تهران : ۲۲۰ km

فاصله تا نور : ۷ km

فاصله تا محمود آباد : ۸ km

تاریخ[دچی‌ین]

الف: وجه تسمیه و پیشینه ی تاریخی ایزدشهر

از آنجایی که شهر ایزدشهر در گذشته ایزده نامیده می شد,تاریخچه شهر را با نام ایزده خواهیم دید.

  ايزده با توجه به این که در هم جواری دو روستای تاریخی هراز اهلم و ناتل ـ که از مراکز مهم حکومت ، حوادث و منازعات سیاسی نظامی بوده ـ قرار داشته بدون شک در تیر رس این منازعات بود . اما نامی از این آبادی در منابع تاريخی نیست . به نظر می رسد پیدایش این آبادی به سال های آغازین حکومت قاجار (1210 ه . ق ) می رسد.در زمان ناصر الدین شاه  قریه ایزده تیول ابدی میرزا عبدالله یکی از کارمندان جزء دربار بوده است . از آنجا که سیستم حکومت در تاریخ ایران به صورت تیول داری بوده است می توان وضع ایزده را این چنین ترسیم کرد : شاه بلوک ناتل کنار یا تمامی محال نور یا کجور را به یک خان اجاره می داد و او می بایست طبق قاعده ی فرمان ، اجاره ی هر ساله را براي شاه مي فرستاد. چون بين خوانين رقابت بود اگر درآمدي براي خان باقي می ماند دیگری حسد می برد و رقم بیشتر به شاه پیشنهاد می کرد . معمولاً اجاره ای سالیانه که تحت عنوان مالیات اخذ می گردید به قدری زیاد و با شدت وصول می شد که امکان رشد و ترقی برای زراع وجود نداشت . و قریب به اتفاق زارعان در فقر و تنگدستی روزگار سپری می کردند . افسانه های مردم ایزده ، مقر اصلی آبادی را جنگل های کتیا یا به روایتی بادکوبه امروزی می دانند . 

غالباً جهانگردان و حتی ناصرالدین شاه در سفرنامه‌های خود نام عزت ده را جغرافیایی او از ناصر الدین شاه و جهانگردان بیشتر است ، نام آبادی را با واژه مرسوم فعلی یعنی ایزده آورده که به تیول میرزا عبدالله خان در آمده است .

درباره وجه تسمیه ی نام ایزده ، اظهار نظرهای مختلفی شده است . اغلب جهانگردان خارجی که از خطه ی شمال ایران گذر کردند ، ایزده را به خاطر داشتن امتداد زیاد روستا و تپه‌های شنی مورد توجه قرار دادند و نام آن را ایزده یا عزت ده نوشته اند . از جمله میرزا ابراهیم که در سال ۱۲۷۵ ﻫ . ق در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری از سواحل دریای خزر دیدن کرد می نویسد : به رودخانه ی بزرگ ایزده که در دو طرف آن خانه و آبادی و یک باب حمام سفید کاری می‌باشد و هشتصد تومان منال دیوان دارد رسیدیم ...

مشابلوننف که در سال ۱۸۵۸ میلادی استانهای شمالی ایران را زیرپا گذاشت می نویسد :

ایزده با رودی به همین نام و حدود ۱۰۰ خانه ... مالیات آن ۸۰۰ تومان است .

ابت انگلیسی که در سال ۱۲۵۹ ه . ق از نور دیدن کرد ، در مورد ایزده می نویسد :

ساکنان آن به صد و بیست خانوار می رسند ... این محل در دست حسینقلی است که رئیس نوری‌ها است .

مکنزی که در سال ۱۲۵۷ هجری قمری از ایزده دیدن کرده می نویسد :

عزت ده در آخرین کوه کجور در غرب و جنوب غربی دیده می‌شود ، مکنزی ضمن توصیف کلیا و کارخانه قند محلی در ایزده می نویسد :

 یک فرسنگ بعد از رستم رود به رودخانه ی گل آلود عزت ده رسیدیم که از جنوب غربی و جنوب به شمال شرقی جریان داشت . در دو سوی دهکده دهکده ای به همین نام قرار دارد . تقریباً 10 خانه در قسمت غربی آن و نزدیک دره بود . مالیات این دهکده 800 تومان است . جریان رودخانه سریع و کناره های آن دارای شیب تندی می باشد و اسب که اسباب آشپزخانه را حمل می کرد لغزید و به بار بند ما آسیب رساند.

رابینو، کنسول انگلیس در رشت که اواخر قاجار از منطقه دیدن کرد می نویسد:

ناحیه ی نور که عزت ده به آن تعلق دارد در کنار دریاست و ... ناصرالدین شاه قاجار که از ایزده یا به قول خودش عزت ده عبور کرد و یک شب در آن اتراق نموده می نویسد: ... صحبت کنان رفتیم رو به آبادی عزﺓ(عزت ده) چمن بسیار خوب و وسیعی دارد . به کنار رودخانه با بعضی عمله خلوت به کرجی نشسته به سیاحت رودخانه رو به بالا رفتیم.

می گفتندآب رودخانه تا یک فرسخ بالاتر از ده است . محل زراعت عزت ده هم بالا است .

ناو کرجی حمل آذوقه به ده می کنند. رودخانه ی خوبی است. عرضش ده ذرع است . قدری که بالا رفتیم مراجعت کرده در حوالی جسر چوبی که نزدیک دریا ساخته بودند از کرجی بیرون آمده سوار اسب شده قدری که رفتیم کالسکه‌ها را آوردند. کالسکه را از راه سازی فرستاده بودن اینجا به ما رسید در کنار دریا کالسکه به خوبی حرکت می کند. در گویش مردم ، این واژه ، ایزده با عزده ادا می گردد.

ایزده از دو قسمت تشکیل شده است شرق ایزده بازارسر و سادات محله و قسنت غربی ایزده ساروج محله نام دارد. چند سال قبل در جلسه ای در تکیه ابوالفضلی ، ایزده مرحوم شیخ محمد توکلی پیشنهاد کرد نام ساروج محله سراج محله باشد یعنی محل چراغ.

ب : بنای امام زاده قاسم

بنای امام زاده قاسم که تخریب شده است و اخیراً در دست بازسازی و مرمت می‌باشد چندان قدیمی و باستانی نیست . چهارچوبی صندوقی شکل درون صحن روی قبر امام زاده می گذاشتندو مردم برای زیارت دور آن می گردندو نذورات خود را داخل صندوق می گذارند . در گذشته متولی‌ها پول را بر می داشتند و خرج امام زاده می کردند ، اما اخیراً هیأت امنای امام زاده گاو صندوقی تهیه کرد و نذورات جمع آوری شده را خرج امام زاده می کنند .

حیاط بقعه ی امام زاده که حدود دو هزار متر مربع مساحت دارد قبرستان عمومی ده می‌باشد .

یک سقانفار(سقاخانه) با دو درخت نارنج قدیمی و در ورودی چوبی بزرگ هم داشت که همگی تخریب شدند . در بیرون محوطه میدان گاهی است که محل برگزاری مراسم عزاداری و شبیه خوانی می‌باشد .

وسط این میدان درخت اوجای قدیمی وجود دارد که عمر آن با عمر بنای امام زاده یکسان است . ظاهراً در گذشته امام فاقد بنا تنها جایی برای روش کردن شمع داشت ، البته به جای شمع فانوس می گذاشتند. بنای فعلی به همت اهالی و خودیاری آنها بازسازی شده است .

ج: شهر آقا

محلی است بیرون بین دو قسمت ایزده (بازار سر و ساروج محله) که زیر یکی از شمشادها شب‌ها فانوس روشن می کردند و محیط مشجر به درختان شمشاد و چند درخت اوجا و انجیر بود که حالا همه ی آن‌ها از بین رفت . شهر آقا هم مکان مقدسی است که به اعتقاد قدیمی‌ها شب‌ها نور در آن فرود می آید.

مساحت آن حدود ۵ هزار متر مربع و قبرستان دوم ایزده می باشد.

د: دبستان طبری

در سال ۱۳۱۵ﻫ . ش در زمان رضا شاه ، به کمک مردم ساخته شد . این مدرسه ، در باسواد کردن مردم ایزده نقش مهمی داشت . تا سال ۱۳۴۰ ﻫ . ق چهار کلاسه بود .

ﻫ : حمام‌های قدیمی میرزا آقا خانی

در زمان میرزا آقاخان نوری (صدرالعظم ناصرالدین شاه ) حمام‌های خزانه ای ایزده ( بازارسر و سراج محله ) بنا گردید و مردم تشویق شدند در آب گرم خود را بشویند تا میزان ابتلا به بیماری کمتر باشد . کندن چاه آجری در سواحل مازندران مخصوصاً نوردر همین زمان مرسوم گردید. مردم یاد گرفتند که چگونه چاه بکنند و با خلنگ یا طناب و سطل ، آب بیرون بیاورند و بخورند. برای کندن چاه محوطه ای را به شکل قیف می کندند تا به آب برسند ، به آب می رسیدند دیوار چینی می کردند و بالا می آوردند و بعد دور دیوار را با همان خاک پرمی کردند.

kiarash Ghadamli

فرهنگ[دچی‌ین]

== گت آدمون==ایزدشهر دارای چندین ابندان است.ابندان بهرم(طالب ابندان )و ابندان توسکا(نبی ابندان )و گته ابندان و خرابه ابندان. این ابندان ها در ایزدشهر بازارسر قرار دارند. تمام این ابندان ها با میانجی گری سید علی گدا حسینی در سال 1358تا1365ساخته شد. ابندان بهرم چون در جایی قرار داشت که پشت ابندان پر از درختان به بود که الان چیزی از ان باقی نمانده زیرا در اثر عدم سمپاشی آفت ان را ازبین برد و همین طور مردم محل، نامش را گذاشتند بهرم ابندان.البته بعضیها بهش طالب ابندان هم می گویند زیرا در شمال این ابندان زمین کشاورزی طالب رنجبر بود. ابندان توسکا در کنار ابندان بهرم قرار دارد و چون در پشت ابندان درخت توسکا زیاد داشت. بعضیها به ان نبی ابندان هم می گویند زیرا در شمال این ابندان زمین کشاورزی نبی ایاغ قرار داشت. کچیک ابندان هم نام دیگرش است. گته ابندان که کنار ابندان توسکا در ضلع شرقی قرار دارد خیلی بزرگ است. چیزی در حدود 27هکتار و به خاطر همین نامش را گذاشتند گته ابندان. خرابه ابندان;از اسمش پیداست چون وقتی ابندان را درست کردند جنگل پشت ان همان طور باقی ماند و وقتی ابندان پر از اب می شد جنگل در درون آبی عمیق قرار داشت. حتی الان هم کمی از آثارش باقی مانده. در کنار خرابه ابندان شومیکله قرار دارد که اب زیادی ابندان خرابه و جنگل را هدایت می کند به سمت روخنه . نام شومیکله هم از ان است که در گذشته آنجا خوک یا خی زیاد بود. کسانی که در آنجا زمین کشاورزی داشتند مثل اکبر مهدوی(اکبر کفاش ) از ازار و اذیت این خوکها در امان نبودند. در کنار شومیکله رودخانه تسکله(تسک کله ) قرار دارد. از نامش پیداست زیرا این رودخانه در زمان قدیم خیلی کم عمق بود و وقتی اب زیاد میشد سیل کل جنگل رو بر می داشت. حدودا در سال 1340-1345 با یک بیل میکانیکی بزرگ رود یک خانه عمیق در کنار ان احداث کردند. البته هنوز آثار تسکله قدیمی در کنار این رود خانه جدید است.

دییه لینکون[دچی‌ین]